۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

گردهمایی حمایت از زندانیان مسیحی در لندن


Image and video hosting by TinyPic



به گزارش خبرنگار شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان در لندن، روز شنبه ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۹ برابر با ۲۱ شهریور ۱۳۸۸، جمعی از مسیحیان ایرانی مقیم لندن برای آزادی "مریم و مرضیه" از زندان اوین، در مقابل سفارت ایران در لندن دور هم جمع شدند و یك روز را در روزه و دعا بسر بردند.

افراد بسیاری از كلیساها و گروههای مختلف مسیحی با حضور و دعاهای خود این گردهمایی را حمایت كردند.

این گزارش حاكی است، افراد از كلیساها و سازمانهای مختلف از ساعاتی پس از ظهر در بیرون ساختمان اصلی سفارت ایران تجمع كردند. در این گردهمایی بیش از ۱۰۰ نفر حضور داشتند كه در پایان این گردهمایی كلیه شركت كنندگان دادخواستی را خطاب به سفیر ایران در لندن برای حمایت از مریم و مرضیه امضا كردند.

به گزارش خبرنگار fcnn، دراین مراسم كه به طور خاص توسط بانوان مسیحی برنامه‏ریزی شده بود، تمامی افراد با پوشیدن لباس‏های سفید در دعاها و پرستش‏های خود یگانگی‏شان را در مسیح نشان دادند. این در حال بود كه حوالی ساعت ۵ بعد از ظهر افراد بیشتری به این تجمع پیوستند كه با روشن كردن ۱۸۷ شمع به نشانۀ ۱۸۷ روز اسارت "مریم و مرضیه" خیابان لندن را روشن ساختند و پرستش‏ها و دعا برای كلیه زندانیان مسیحی در آغاز شب ببیشتر شد.پلیس از تمامی این گرهمایی راضی به نظر می‏رسید و به نظر چند تن از آنان این گردهمایی در نوع خود بی‏نظیر بود و تا كنون چنین جلسۀ دعایی در بیرون هیچ سفارتی برگزار نشده بود.

تمامی مراسم آرام، باقدرت و با تمركز زیاد بر دعا برگزار شد. برخی از عابران كه از موضوع بی‏خبر بودند با دیدن تصاویر و نوشته ها اعلام داشتند كه این موضوع را در فهرست دعاهای كلیسایی خود اضافه خواهند كرد و با مسیحیان ایران در این خصوص متحد خواهند شد.

این گردهمایی تلاش برآن داشت كه افكار عموم را بر زندگی و آزادی مریم و مرضیه متمركز كند.برگزار كنندگان این مراسم از عموم مردم درخواست نمودند كه برای آزادی مریم و مرضیه همچنان دعا كنند و تا آزادی كامل این دو هموطن از پا نشینند.

لازم به یاد آوری است، مریم و مرضیه در تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۱۳۸۷( ۵ مارچ ۲۰۰۹) بخاطر اعتقادات دینی اشان توسط تعدادی از افراد لباس شخصی و چندی از ماموران امنیتی در تاریخ فوق در آپارتمان مشترك محل اقامت شان در تهران بازداشت و با گذشت ۶ ماه همچنان در بازداشتگاه زندان مخوف اوین بسرمی برند.

همچنین روز یكشنبه ۱۸ مرداد سالجاری ( ۹ آگوست ۲۰۰۹) نیز اولین دادگاه بمنظور تفهیم اتهام این نوكیشان مسیحی برگزار گردید كه رئیس جلسه از آنان خواسته بود تا ایمان مسیحی خود را هم به زبان وهم به طور مکتوب در حضور دادگاه انکار کنند.، كه مریم و مرضیه در پاسخ به این درخواست گفتند "ما ایمان و اعتقادات خود را انکار نخواهیم كرد.


Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

سه آرزوی سهراب اعرابی

Image and video hosting by TinyPic




Image and video hosting by TinyPic


ادوارنیوز: مادر داغدار شهید سهراب اعرابی، پنج شنبه شب در مراسم افطاری سالانه فعالان سیاسی اصلاح طلب که به دعوت جنبش مسلمانان مبارز در منزل دکتر حبیب الله پیمان برگزار شد، شرکت و به ایراد سخنرانی پرداخت.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوز، مادر سهراب اعرابی در ابتدای میزگردی که با حضور آقایان آقاجری، رجایی،‌ مدنی و مولایی با موضوع بررسی عوامل خشونت در جامعه برگزار شد، در اظهاراتی که حاضران را به شدت تحت تاثیر قرار داد به ایراد سخنرانی پرداخت.
پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی، در سخنان خود که چندین بار به دلیل شدت تاثر قطع شد، از رواج خشونت در جامعه اظهار تاسف کرد و با تاکید بر اینکه عضو گروه مادران صلح است، مطالبی را در نفی خشونت بیان داشت.
مادر شهید اعرابی در پایان سخنان‌اش در حالی که تصویر سهراب را پشت سر خود نصب کرده بود، به ذکر سه آرزویی پرداخت که سهراب اعرابی در پایان دوره راهنمایی و ابتدای ورود به دوره دبیرستان، در برگه مشاوره تحصیلی خود نوشته بود.
مادر سهراب سه آرزوی سهراب اعرابی را اینگونه برشمرد:

1- آرزوی سلامتی برای خانواده
2- آرزوی سلامتی برای همه مردم ایران
3- آرزوی صلح و دموکراسی برای همه مردم دنیا به ویژه ایران.


آیا عنتری نژاد یهودی است؟



Image and video hosting by TinyPic



Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

یادمان نرفته که رئیس سابق موساد چقدر از دوباره روی کار آمدن احمدی نژاد ذوق زده شد، و جزوه‌ای را در دست داریم که نشان می‌دهد برنامه حذف جناح خط امام (س) از عرصه‌ی قدرت در ایران، آشکارا در خدمت اهداف اسرائیل است. ماجرا چیست، و خادم واقعی اسرائیل کیست؟

«باید جلوی تهمت‌ها گرفته شود. معنی ندارد که عده‌ای چنین مصونیت پیدا کنند که به آقای موسوی بگویند که وی 30 سال منافق بوده است.

آیا این تهمت‌ها به آقای کروبی به نفع نظام است؟

بنده به شدت به وجود یک جریان برانداز در درون نظام مشکوک هستم. براندازی این است که جمهوری اسلامی در جهان به عنوان نظامی خشن و مخالف گفت‌وگو معرفی شود.

این‌هاست که پایه‌های نظام را می‌لرزاند و آن را از درون می‌پوساند... علیه تمام بزرگان در حال لجن‌پراکنی هستند، این‌ها براندازی نیست؟

این‌ها پشتیبانی از ولایت فقیه است؟

عده‌ای تازه به دوران رسیده و مجهول الهویه در حال از بین بردن بنیان این کشور هستند

این سخنان روشنگرانه، بخشی از سخنرانی حجت‌الاسلام مجید انصاری عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در شب بیست‌وسوم ماه مبارک رمضان در دارالزهرا است.

او از وجود جریانی برانداز در درون حاکمیت خبر می‌دهد که می‌خواهند خشونت را به عنوان نماد شناخت حکومت ایران به افکار عمومی جهان عرضه کنند.

اما این افراد « مجهول‌الهویه که در حال از بین بردن بنیان این کشور هستند» چه کسانی هستند؟

* * *

در آستانه روز جهانی قدس که میراث بزرگ امام خمینی است، بسیاری از یاران صدیق وی در معرض اتهام حمایت از اسرائیل هستند و تکرار این سخن ایشان که « روز قدس مختص مردم فلسطین نیست بلکه روز مقابله مستضعفین با مستکبرین در سراسر جهان است » به حربه‌ای برای متهم کردن جنبش سبز به همراهی با مواضع اسرائیل تبدیل شده است.

این در حالی است که با بررسی مواضع و رویکردهای جریان حاکم بر ایران طی چهار سال اخیر، اگرچه در ظاهر به مواضعی سراسر ضد اسرائیلی ( به استثنای سخنان مشایی ) برمی‌خوریم،

اما نتایج این سیاست‌ها جز در راستای منافع و تقویت رژیم اسرائیل قابل تفسیر نیست.

یکی از سیاست‌های دولت نهم به ریاست محمود احمدی‌نژاد در ابتدای تشکیل، حمله به برخی مسائل مورد حساسیت بین‌المللی از قبیل «هولوکاست» بود.

آنان تلاش کردند با طرح مسائلی که کوچکترین ارتباطی به مسائل و مشکلات مردم ایران نداشت، در جهان نام و اعتباری کسب کنند و خود را به عنوان یگانه منجی مردم مظلوم فلسطین به رخ ملت‌های مستضعف خاورمیانه بکشند. سخنرانی‌های آتشین احمدی‌نژاد با محوریت « محو اسرائیل از روی نقشه جهان » ظاهرا" در راستای شعارهای ابتدای انقلاب طراحی شده بود اما در نتیجه نه تنها اهداف شعارهای اصلی را برآورده نکرد، بلکه نتایجی کاملا" متفاوت به بار آورد.

چرا که هماهنگی ماجراجویی در سیاست خارجی و بستن فضای سیاسی در داخل ایران، راه را برای اجماع بین‌المللی علیه ایران هموار می‌کرد و این کاملا" در مسیر خواسته‌های دولتمردان اسرائیلی بود.

مارک شیمون مولر، محقق اسرائیلی ایرانی‌الاصل، در جزوه‌ی «بررسی وضعیت ایران پس از ظهور رفرمیسم و اثر آن بر اسرائیل» می‌نویسد: همان‌گونه که می‌دانیم، دولت اوباما تلاش می‌نماید اسرائیل را محدود کرده و به پای میز مذاکره با اعراب بکشاند تا از این طریق با حل مشکل خاورمیانه قدرت مانور اسرائیل را سلب نموده و امنیت را به خاور میانه برگرداند و این با منافع اسرائیل در تعارض کامل است.

جمهوری اسلامی باید ابزاری باشد در جهت خنثی نمودن اهداف اوباما.

با جمهوری اسلامی دموکراتیک نمی‌توان گفت‌و‌گوی سیاسی داشت چون شفافیت در گفت‌و‌گو با ایران، نیروهای ضد اسرائیل و انقلابیون قدیمی را به صحنه خواهد آورد.

پس باید تلاش نمائیم با تقویت هرچه بیشتر دولت احمدی‌نژاد، جمهوری اسلامی را بسوی تک صدا و غیر شفاف بودن سوق دهیم »

مئیر داگان، رییس موساد، سازمان اطلاعاتی اسرائیل، نیز روز 26 خرداد، یعنی دقیقا چهار روز پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران که با اعلام نتایج تقلبی به بحران انجامید، در برابر کميته‌ی روابط خارجی و دفاع کنست، پارلمان اسرائيل، حاضر شد و گفت: وجود دولت تندرویی با ریاست محمود احمدی‌نژاد در ايران، موجب خواهد شد که اسرائيل بتواند آسان‌تر تهديد اتمی ايران را برای جهانيان توجيه کند.

به نوشته‌ی روزنامه «جروزالم پست»، داگان، محمود احمدی نژاد را يک فرد «تندرو و دگم» ناميد و تصريح کرد: وجود چنين فردی در راس دولت جمهوری اسلامی، موقعيت اسرائيل را برای توجيه خطرها و تهديدهای اتمی ايران آسان‌تر خواهد کرد.

مهدی کروبی کاندیدای اصلاح‌طلب انتخابات ریاست جمهوری، در دوران مبارزات انتخاباتی، یک‌بار اشاره کرد که از نظر او « احمدی‌نژاد خادم اسرائیل است ». اما چه کسی باور می‌کند فردی که از سحر تا شام مرتبا " علیه مواضع اسرائیل سخنرانی می‌کند « خادم » اشغالگران باشد؟

فیلیپ وایس یک یهودی آمریکایی است.

او خود را یک « آنتی صهیونیست » معرفی می‌کند که با حضور صهیونیست‌ها در سرزمین موعود مخالف است.

این روزنامه‌نگار ضداسرائیل در اردیبهشت ماه گزارشی از نشست ماهانه‌ی بزرگ‌ترين و نيرومندترين لابی صهیونیست‌ها در آمریکا ( آیپاک ) در سایت شخصی خود منتشر کرد.

عنوان این گزارش جالب است: « سخنرانان آيپاک، احمدی‌نژاد را هديه‌يی برای اسراييل می‌دانند ».


به نوشته‌ی وایس، در کنفرانس سياستگذاری آيپاک، دو سخنران تأکيد کردند: احمدی نژاد يک لابی برای ماست ، و در همان حال، هديه و لطفی است که بر ما ارزانی شده است.

اگر مردم ايران، احمدی نژاد را در انتخابات آينده به رياست جمهوری ايران برنگزينند، موقعيت آيپاک در زمينه‌ی تبليغ عليه « سلاح های اتمی ايران » آسيب خواهد ديد.

اين سخنان را ايلان برمن، که معاون « شورای سياست خارجی آمريکا » نيز هست، در آن بخش از نشست آيپاک که به بررسی انتخابات در ايران اختصاص داده شده بود، گفت و اضافه کرد: « احمدی نژاد هديه‌ای است که ما به حفظ و نگهداری آن نيازمند هستيم.

او آنچنان از ما سخن می‌راند که گويا می‌خواهد ما را به قتل برساند، و بر اين مبنا چنين نتيجه‌گيری می‌شود که بايد او را جدی بگيريم.

اما آيا او می‌تواند آنچه می‌گويد را انجام دهد؟ پاسخ ما اين است که نمی‌دانيم.»

وایس در ادامه، به سوال یکی از حاضران در جلسه درباره‌ی همین سخنان اشاره می‌کند که پرسید: چه اتفاقی خواهد افتاد اگر احمدی نژاد در انتخابات ماه ژوئن شکست بخورد و جای خود را به کسی بدهد که کمتر فتنه‌انگيزی و آتش‌افروزی می‌کند؟

در آن صورت، ما چه می‌توانيم بکنيم تا خطر ايران را در افکار عمومی جهان، عمده سازيم؟ کِن پولاک [ عضو برجسته‌ی ديگر آيپاک ] در پاسخ به اين پرسش، تصديق کرد که در آن صورت بايد نگران بود.

این سخنان، آن هنگام که در کنار سخنان رییس سابق موساد قرار می‌گیرد، معنای تازه‌ای پیدا می‌کند: سخنان آتش افروزانه‌ی احمدی‌نژاد، جامعه‌ی جهانی را عليه کشور او متحد کرده است. و اين يک خدمت بزرگ و کليدی به اسرائيل است. اين را رئيس سابق موساد، افراييم هاليوی ( هاليفی )، در تلويزيون عربی زبان « الحرّه » بر زبان آورد و تاکید کرد که: «ما هرگز در موساد قادر نبوديم عملياتی بهتر از آنچه احمدی نژاد برای ما انجام می‌دهد، انجام دهيم

افراييم هاليوی افزود: اظهارات افراطی يک رئيس جمهوری در ايران، برای همه کس ثابت می‌کند که ايرانِ امروز، ايرانی است که همزيستی با آن غير ممکن است. احمدی نژاد، به اين گونه، تمام جهان را عليه ايران، متحد می‌سازد.

محمود احمدی‌نژاد، با ایراد سخنرانی‌های تند علیه اسرائیل، توانست بخش بزرگی از فعالیت‌های جهانی دولت پیش از خود را خنثی کند. دولت محمد خاتمی با شعار تنش‌زدایی و گفت‌وگوی تمدن‌ها خطر بزرگی برای اسرائیل بود. برخلاف باور عوام، آنچه برای اسرائیل خطرناک است، نه سخنرانی‌های آتشین و تهدید این رژیم به حذف از روی نقشه جهان، بلکه معرفی کشور اسلامی ایران به عنوان حکومتی صلح‌جو در جهان است.

موقعیت اسرائیل در دوران خاتمی، در ضعیف‌ترین شرایط خود در دو دهه‌ی اخیر بود.

آنان هنوز هم جریان چپ خط امامی را دشمن درجه یک اسرائیل در ایران می‌دانند.

مارک مولر در جزوه‌ی تحقیقی خود می‌نویسد: « انقلاب ایران با جهت گیری ضد اسرائیلی به‌وقوع پیوست.

دو جریان کلی راست‌گرا و چپ‌گرا در اثر این انقلاب به قدرت رسیدند.

جریان چپ گرا از حمایت خمینی برخوردار بود.

این جریان در درون خود به ترکیبی از مذهبی و غیر مذهبی - سنتی و مدرن قابل تقسیم‌بندی است.

در مجموع جریان چپ جهت‌گیری ضد اسرائیلی داشت و دارد.

اگرچه این روزها جهت‌گیری ضد اسرائیلی خود را کمتر نشان می‌دهد »

اسرائیل بهتر از هر کس می‌داند که جریان نوگرای اسلامی در ایران که در یک دهه‌ی اخیر خاتمی را به‌عنوان نماد خود برگزیده است، در عمق ایدئولوژی‌اش در نزاع میان فسلطین و اسرائیل، جانب ملت فلسطین را می‌گیرد و اگرچه در ظاهر به نوشته‌ی مولر «جهت‌گیری ضد اسرائیلی خود را کمتر نشان می‌دهد » اما در عمل سیاست‌هایی را در پیش می‌گیرد که به تضعیف اسرائیل منجر می‌شود

هیچ تاکتیکی بهتر از معرفی ایران به عنوان کشوری صلح‌جو، حامی گفت‌وگو و خواهان آرامش نمی‌تواند مواضع جنگ‌طلبانه‌ی اسرائیل را در خاورمیانه تضعیف کند و از آن سو هرگونه تلاش برای خشن جلوه دادن نظام اسلامی ایران به‌سان خونی تازه در رگ‌های بخش خشونت‌گرا و جنگ‌طلب رژیم اسرائیل جریان می‌یابد.

همین دلیل کافی است که اسرائیل مستقیم و غیرمستقیم به تقویت افراطی‌گری در ایران کمک کند و از سخنان آتشین دولتمردان ایرانی که به ظاهر و در نگاه توده‌ها تهدیدی برای اسراییل است، فرصتی طلایی برای خود خلق کند.

مارک مولر در بخش پنجم جزوه‌ی « بررسی وضعیت ایران پس از ظهور رفرمیسم و اثر آن بر اسرائیل» درباره‌ی جریان فعلی حاکم بر دولت ایران می‌نویسد: ریشه‌ی جریان راست غیر مذهبی را باید در زندانهای شاه جستجو نمود.

این جریان که بسیار افراطی است و به همین دلیل رابطه خوبی با ما دارد، ادامه جریانات چپ مارکسیستی مثل حزب کمونیست کارگری و توابین گروههای چپ مثل راه کارگر- پیکار - کومله و سایر احزاب سرکوب شده چپ است.

همچنین پیوند خوبی از طریق زندان‌های جمهوری اسلامی بین بازجوها که عموما افراطی هستند و مقر آنها در حال حاضر در روزنامه کیهان است و نیز جریانات مذهبی بسیار افراطی و ضد روحانیت مثل جریانات روحانی راست افراطی مخالف انقلاب مثل جریان مصباح یزدی و جریانات ضد منتظری مثل جریان سیدمنیرالدین حسینی و انجمن حجتیه و نیز گروه پیروان فکری احمد فردید که عمدتا روشنفکران علاقمند به هایدگر و مکتب فرانکفورت هستند و ... برقرار شده است.

به نوشته مولر، این جریان در حال حاضر مهمترین و ناشناخته ترین جریان در بدنه و راس حکومت ایران است و در واقع ائتلافی است از باقی مانده‌ی جریانات افراطی که توسط نیروهای امنیتی - نظامی سازماندهی شده‌اند.

او می‌گوید: این جریان را نمی‌توان به راحتی تحلیل نمود، چون ویژگی پایداری مثل انقلابی بودن یا مذهبی بودن را دارا نیست. بلکه بیشتر دنبال قدرت است و متناسب با موقعیت و نه لزوما وزن سیاسی‌اش موضع‌گیری می‌نماید.

این جریان چون با روحانیت قم و مراجع تقلید مشکلات جدی دارد، سعی نموده تا مداحان را جایگزین روحانیت نماید و از این طریق به روحانیت سنتی ضربه وارد نماید و در این راه نیز موفق عمل نموده است.

به نظر من این جریان ارزش سرمایه گذاری دارد و هیچ مشکلی برای ما ایجاد نمی‌کند که در ادامه دلایل بصورت مشروح آمده است.

مارک مولر سپس موارد پیشنهادی خود را در چند بند ارائه می‌دهد و دولت اسرائیل را تشویق می‌کند تا با گسترش ارتباط با دستگاه‌های امنیتی ایران، آنان را به تشدید سرکوب رفرمیست‌ها ترغیب نماید.

چرا که به عقیده وی «دولت نباید اجازه دهد آکسیون‌ها ادامه پیدا کنند و باید هرچه سریع‌تر و بصورت رعدآسا مخالفین را سرکوب نماید.»

او معتقد است: دولت ایران نباید اجازه دهد جنبش سبز عمیق و جهانی شود و بهترین راهکار برای دولت به خشونت کشاندن جنبش است و در کنار این سرکوب، لازم است دست به اصلاحات اقتصادی بزند تا منطق جنبش سبز را با مشکل جدی مواجه کند.

وی در بخش دیگری از این جزوه‌ی راهبردی، به شرایط فعلی جمهوری اسلامی ایران پس از پایان دوران چهارساله احمدی‌نژاد می‌پردازد و می‌نویسد: توجه به این نکته که جمهوری اسلامی در موضع ضعف است و می‌توان حداکثر امتیازات را از او گرفت، اهمیت ویژه‌ای دارد.
این عمل، با واسطه‌ی روسیه که قدیمی‌ترین متحد اسرائیل است، عملی‌تر به نظر می‌رسد

ایمیل دریافتی از دوست عزیزم علی


۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه

هموطن آماد باش


Image and video hosting by TinyPic

جشن پیروزی بر ایران و ایرانیان مبارک باد

هموطن ایرانی تبریک


هموطنان عزیزم بار دیگر به حکومت منفور اسلامی ایران نشان دادید که ایرانی همیشه در صحنه حاضر است و از حق خود دفاع خواهد کرد. بار دیگر نشان دادید که ایرانی در هر زمانی که اراده کند میتواند بپاخیزد .

امروز نشان دادید اتحاد و همبستگی بین خودتان را پس بیاید این همبستگی را ادامه دهیم تا دوباره ایرانی آباد و آزاد داشته باشیم . هموطنان عزیز خودتان را برای نماز عیدشان حاضر کنید و بعد از آن برای بازگشائی مدارس و اول مهر و تا نرفتن و سرنگونی این رژیم سفاک ادامه دهید .

آری بار دیگر حماسه ای آفریدید همچون 22 خرداد و 18 تیر ماه

از طراحان و دست اندرکاران گرافیک خواهشمندم پوستر هائی را برای روز عید فطر و اول مهرماه آماده کنند و در اختیار مردم همیشه حاضر ایران و هموطنان عزیز قرار دهیم .

ایرانی تا زمانی که این مزدوران اسلامی بر ایران حاکم هستند مبارزه میکند و هیچگاه عقب نشینی نخواهد کرد

به امید آزادی ایران و

برقراری پرچم سه رنگ شیرو خورشید ایران

حمید

شنبه 28 شهریور



۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

گزارش لحظه به لحظه از تظاهرات 27 شهریور

Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic



Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

بنابه گزارشات رسیده از نقاط مختلف تهران ،هزاران نفر از مردم تهران به خیابانها سرازیر شدند و با شعارهای مر بر دیکتاتور اعتراضات گسترده خود را آغاز کردند.

از ساعت 10:30 دقیقیه هزاران نفر به خیابانهای مختلف تهران سرازیر شدند . در حال حاضر خیابانها مملو از جمعیت و هر لحظه بر تعداد آنها افزوده می شود . هزاران نفر از مردم تهران از سمت میدان آزادی به سوی میدان انقلاب در حال حرکت هستند و همچنین از سمت میدان 7 تیر به سوی انقلاب و از سوی توحید به سوی انقلاب در حال حرکت هستند .
شعارهایی که مردم سر میدهند عبارتند از : مردم چرا نشستید ایران شده فلسطین/ نه غزه،نه لبنان،جانم فدای ایران/ در حال حاضر تمامی شعارها به مرگ بر دیکتاتور تبدیل شده است.
گزارشهایی از شهرهای تبریز در چهار راه آبرسان، شیراز میدان نمازی و اصفهان میدان انقلاب حاکی از آن است که مردم دست به تضاهرات گسترده ای زده اند و با شعار مردم چرا نشستید ایران شده فلسطین و شعار مرگ بر دیکتاتور سر داده می شود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
27 شهریور 1388 برابر با 18 سبتامبر 2009

ساعت 10:50 ميدان وليعصر مردم در جواب يک آخوند که پشت بلندگو شعار ميده مرگ بر اسرائيل می گويند مرگ بر روسيه

در کوی دانشگاه صنعتی اصفهان جوانان سبز پوش با ماموران امنیتی درگیر شدند

شعار مردم در خيابان آزادي, نه غزه ،نه لبنان جانم فداي ايران


در تبریزدر چهارراه آبرسان، شیرازمیدان نمازی و اصفهان میدان انقلاب مردم دست به تظاهرات گسترده ای زده اند

همين الان آقاى كروبى وارد ميدان هفت تير شد٠ مورد استقبال مردم واقع شده وراهى دانشگاه تهران است٠

کروبی خودش با بلندگوی دستی دارد شعار می دهد : مرگ بر استبداد

حضور گسترده سبزها در میدان هفت تیر با شعار مرگ بر دیکتاتور، دولت کودتا استعفا استعفا! نیروهای لباس شخصی و انتظامی غافلگیرشده اند، خدارحم کنه

مردم زیر پل کریمخان در حال زدن دستهایشان به هم و شعار دادن هست

ساعت 10:57 گاز اشک آور ميدان وليعصر به سمت بلوار کشاورز. مسير رو به مردم بسته بودند مردم حمله کردم و رد شدن گاز اشک آور زدن

مجموعه شعارهای روز سبز (7تیر،ولیعصر،انقلاب) یا حجت ابن الحسن ... ریشه ظلمو بکن / دولت کودتا...استعفا استعفا / مرگ بر روسیه (در جواب مرگ بر اسرائیل، مرگ بر انگلیس، مرگ بر آمریکا) / نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران / ایرانیه با غیرت حمایت حمایت / یا حسین میرحسین / کروبی با غیرت صدای خشم ملت / نیروی انتظامی حمایت حمایت / الله اکبر /

شعار در میدان فردوسی : کروبی با غیرت صدای خشم ملت جمعیت کل میدان

جمعيت مليوني در تهران: ايران شده فلسطين، مردم چرا نشتين؟ در قم در محله زنبیل آباد جمعیت سبز با نیروهای امنیتی درگیر شدند و صدای تیر اندازی شنیده می شود و همچنین شلیک گاز اشک آور آغاز شده
در قم در محله زنبیل آباد جمعیت سبز با نیروهای امنیتی درگیر شدند و صدای تیر اندازی شنیده می شود و همچنین شلیک گاز اشک آور آغاز شده
کروبی هم اکنون در بلوار کشاورز است حکومتی ها با ماشینهای بلندگو دار آهنگهای عربی پخش می کننند که صدای شعار سبزها شنیده نشود
تلوزیون ایران تصاویر تظاهرات را بدون صدا پخش میکند و همینطور یک پلان بیشتر ندارند! آخه چقدر اینها بدبخت هستند!
دوستان العربیه ادعا کرده که موسوی و کروبی امروز قرار است دسگیر شوند! اگر شدند همین امروز عصر به خیابان ها بریزیم!
جمعيت مليوني تهران را اشغال کرد.حرکت بسمت دانشگاه از سوي کروبي شروع شد.نيروهاي امنيتي کنترل خود بر جمعيت را از دست داده است،جمعيت در حال اشغال تمام تهران است .قدرت حمله به ملت از رژيم سلب شده است.اندک کساني هم که از طرف رژيم براي دادن شعار مرگ بر اسر......اييل آورده شده بودند بسرعت پراکنده ودر بين انبوه جمعيت گم شدند. صداي پرواز هلي کوپترها بر فراز تهران بگوش ميرسد

در پی حمله نیروهای بسیجی به مردم یک پسر جوان با اصابت باتون به سرش دچار شکستهگی شد و به بیمارستان منتقل شد
بسیجیهای چماق به دست راه مردم را از میدان ولی عصر به طرف خیابان انقلاب بستهاند و اجازه پیشروی به مردم سبز را نمیدهند/در پی حملهی نیروهای بسیجی به مردم یک پسر جوان با اصابت باتون به سرش دچار شکستهگی از ناحیه سر شد و به بیمارستان منتقل شد
سید محمد خاتمی مورد حمله مهاجمان قرار گرفت و عمامهاش از سر افتاد.نیروی انتظامی او را از شر مهاجمان بسیجی رهانید
در خیابان شهدای ژاندارمری تهران درگیری بین سبزها و حکومتی ها با پرتاب سنگ و گاز اشک آور آغاز شده
خبرگزاری فرانسه: معترضان در خیابانهای تهرانخبرگزاری فرانسه در گزارشی از تهران نوشت، معترضان امروز دو باره به خیابان آمده و شعار می دهند نترسید نترسید ما همه با هم هستیم. آنها همچنین با سردادن شعار خواهان آزادی زندانیان سیاسی شدند. این در حالیست که رو.........ز گذشته سپاه پاسداران با انتشار بیانیه ای معترضان را تهدید کرده بود
بنا بر خبر دريافتي از صبح امروز جمعه 27 شهريور ماه خيابانهاي اصلي تهران در حالت آماده باش كامل در آمده اند . نيروهاي سركوبگر حكومتي در خيابان دانشگاه تهران به سمت وليعصر ماشين هاي آب پاش و همچنين ماشين هاي زيادي را آورده اند .
پارك دانشجو و خيابان فاطمي درمحاصره است .
از خيابان دانشگاه به سمت چهارراه وليعصرنمي گذارند ماشين هاي غير دولتي تردد كنند .
محل استقرارآنها چهارراه نواب است و ماشينها مجبور هستند به سمت جنوب بروند.
اتوبوسها راخالي گذاشته اند و همه براي راه بندان و جمع كردن جمعيت آماده نگه داشته اند.

تهران :حضور گسترده ماموران يگانويژه در خيابان انقلاب و خيابانهاي اطراف

هماكنون هزاران مامور مجهز يگانويژه و مامور عادي در خيابان انقلاب، نزديك دانشگاه تهران، ميدان انقلاب، و خيابانهاي اطراف مستقر هستند.
شنيده ميشود مردم در ميدان هفت تير حركاني را آغاز كردهاند. مهدي كروبي نيز ساعت 11 به ميدان 7 تير ميرود.
ماموران از ايستان مردم جلوگيري ميكنند.
خيابانهاي مركزي تهران حالت نظامي به خود گرفته و حكومت نظامي حاكم است.
دروغگو دروغگو شصت و سه در صدت کو؟

از جمله شعارها، درود بر منتظری، ننگ ما، ننگ ما، صدا و سيمای ما، تجاوز، شکنجه ديگر اثر ندارد، رای ما گم شده، ايران فلسطين شده

توی خیابون ولیعصر مردم بصورت هماهنگ پاشون رو به زمین میکوبند ! ـ۰ کلیک توی خیابون ولیعصر مردم بصورت هماهنگ پاشون رو به زمین میکوبند ! جمعیت سبزها انقدر زیاده که در مقابل نیروهای امنیتی و امت اغفال شده همیشه در صحنشون مثل یک دریا میمونه مقابل چند قطره ! ترس و لرز توی چهرشون پیداست
جمعیت سبزها در مشهد مورد ضرب و شتم و حمله گاز اشک آور قرار گرفته از فلکه آب تا ابتدای حرم در تسخیر سبزهاست و شعار مرگ بر این سلطنت مطلقه سر می دهند
تو خيابون جيحون مردم توي وانت بار با بلند گوشعار ميدن : مرگ بر طالبان چه غزه چه لبنان , چه درمجلس ايران
درگیری ها توی میدان امام خ سپه و دروازه دولت و چهار باغ عباسی در جریان هست . مردم را باتوم و گاز اشکاور می زنند اما مردم کوتاه نمی آند . توی میدان امام جمعیت اومد و شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را می داد . جمعیت حزب الله به شدت کم بود و اکثرا... پیر زنان بی سواد و سالخورده بودند که طبق عادت به تظاهرات می آمدند . در گیری خیلی شدید هست تو خیابونها پر مامور هست . اما مردم محکم ایستادند . به ما ملحق شوید. همکنون نیازمند قیام سبز شما هستیم . در اصفهان نیروهای سپاه و نیروی انتظامی و بسیج از تمام استان به شهر اصفهان گسیل شدند . مرگ بر خامنه ای آشغال .
درگیری ها توی میدان امام خ سپه و دروازه دولت و چهار باغ عباسی در جریان هست . مردم را باتوم و گاز اشکاور می زنند اما مردم کوتاه نمی آند . توی میدان امام جمعیت اومد و شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را می داد . جمعیت حزب الله به شدت کم بود و اکثرا پیر زنان بی سواد و سالخورده بودند که طبق عادت به تظاهرات می آمدند . در گیری خیلی شدید هست تو خیابونها پر مامور هست . اما مردم محکم ایستادند . به ما ملحق شوید. همکنون نیازمند قیام سبز شما هستیم . در اصفهان نیروهای سپاه و نیروی انتظامی و بسیج از تمام استان به شهر اصفهان گسیل شدند . مرگ بر خامنه ای آشغال .

خبرگزاری رویترز: درگیری نیروهای امنیتی با راهپیمایی کنندگان در تهران این خبرگزاری به نقل از شاهدان عینی گفته است که در تهران میان نیروهای امنیتی و تظاهرکنندگان درگیری رخ داده است و نیروها سعی در متفرق کردن مردم داشته اند. این خبرگزاری همچنین از شعار...............های مرگ بر دیکتاتور و نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران خبر داده است

اولین شکست مامورین رژیم در تهران. مردم یورش بسیجیها در میدان ولیعصر را در هم شکستند


درگیری در میدان انقلاب تهران

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

یورش نیروهای ولی فقیه به مردم با باتون و گاز اشگ آور
بنابه گزارشات رسیده از میدان انقلاب ، تمامی مسیرها منهتی به میدان انقلاب مملو از جمعیت است مردم بطور مستمر شعار می دهند.
در حال حاضر تمامی خیابانهای منتهی به میدان انقلاب مملو از جمعیت است مسیرهایی مانند خیابان آزادی به انقلاب،میدان فردوسی به انقلاب ، بلوار کشاورز و سایر خیابانها به انقلاب می باشد. تجمع گسترده مردم در میدان انقلاب است .مردم قصد حرکت بسوی دانشگا تهران را دارند ولی نیروهای سرکوبگر مسیر را بسته اند و به مردم اجازه نمی دهند که بسوی دانشگاه تهران حرکت کنند. تعداد تظاهرکنندگان صدها هزار نفر تحمین زده می شوند.
هزاران نفر از مردم در حال دادن شعارهای مختلف هستند که از جملۀ آنها ؛ مرگ بر دیکتاتور/ شکنجه ،تجاوز دیگر اثر ندارد / نه غزه،نه لبنان ،جانم فدای ایران/ زندانی سیاسی آزادی باید گردد/ مرگ بر روسیه/ مرگ بر چین / توپ ،تانک ،بسیجی دیگر اثر ندارد/ پول نفت چی شده خرج بسیجی شده و شعارهای متعدد دیگر.
نیرهای سرکوبگر ولی فقیه در میدان انقلاب بصورت گسترده در مقابل مردم صف کشیده اند. گارد ویژه با باتون بسوی مردم حمله می کند و تا به حال در طی یورشهای وحشیانه به مردم در میدان انقلاب حداقل 30 نفر مورد اثابت باتونهای آنها قرار گرفتند. نیروهای سرکوبگر ولی فقیه همچنین به سوی مردم گاز اشگ آور شلیک می کنند. تعداد زیادی از نیروهای انتظامی و لباس شخصیها در این نقاط حضور دارند. مردم در مقابل یورشهای وحشیانه آنها مقاومت می کنند.
همچنین تعدادی از هلی کوپترها نیروهای سرکوبگر بر فراز نقاط مرکزی تهران در حال گشت زدند هستند.

27 شهریور 1388 برابر با 18 سبتامبر 2009


در کرمانشاه از میدان شهرداری تا مصدق هزاران نفر هوادار جنبش سبز دست به راهپیمایی زدند . جوانان با سر دادن یاحسین میرحسین در اعتراض ملی روز قدس به کودتاگران شرکت کردند . مطابق اخبار دریافتی تاکنون بیش از 10 نفر بازداشت شده است .

نیروهای بسیجی تظاهرات تبریز را به خشونت کشیدند

سایت موج آزادی: مردم تبریز که پس از فراخوان احزاب و گروه‏های حامی جنبش سبز تصمیم به حضور در راهپیمایی روز قدس گرفته بودند، صبح امروز پس از تجمع در میدان آبرسان و حرکت به سمت میدان ساعت، پس از رسیدن به چهارراه منصور توسط نیروهای بسیجی و لباس شخصی مورد حمله قرار گرفتند. بر اساس گزارشات مردمی پس از درگیری نیروهای لباس شخصی با راهپیمایان سبز روز قدس، چندین نفر نیز در تبریز دستگیر و بازداشت شدند.

بنابه گزارشات دریافتی در زمان مخابره این گزارش، محدوده چهارراه طالقانی در تهران اعتراض مسالمت آمیز شهروندان با دخالت نیروهای لباس شخصی به خشونت کشیده شده است. تا کنون تعدادی از شهروندان بازداشت و تعدادی نیز زخمی شده اند. همچنین در حاشیه راهپیمایی درگ......یریهای پراکنده ای در مناطق خیابان آبان و میدان فلسطین نیز روی داده بود که اطلاعی از بازداشتی ها و زخمی های احتمالی آن در دست نیست

اصفهان

در خیابان چهارباغ عباسی اصفهان شعار مرگ بر روسیه برای دقایقی فضای خیابان را پر کرد که طبق روال همیشه با حضور صدر السادات (فرمانده نیروی انتظامی ) مردم را با باتوم و فحش متفرق کردند.الان که حدود ساعت 13 است هنوز مردم بطور پراکنده دارند شعار میدن.


به گزارش خبرنگار پرشین رادیو از تهران، جمعی از معترضان امروز در تظاهرات شعار می دادند: فلسطین کجايی کهریزکو ببینی.

تظاهرکنندگان همچنین شعار می دهند: پول نفت چی شده خرج بسیجی شده.


سایت رویداد در تهران: پس از نماز جمعه نیز معترضان به راهپیمایی خود ادامه دادند. معترضان شعار می دادند: دولت کودتا ، استعفا استعفا / آن خس و خاشاک تویی ، دشمن این خاک تویی / ما اهل کوفه نیستیم ، پول بگیریم بایستیم

تراکم جمعیت در میدان ولی‏عصر تهران و قطع شبکه موبایل در این منطقه
جمعیت متراکم مردم سبزاندیش و فهیم تهران در میدان ولی‏عصر به شعار بر علیه دولت کودتا پرداختند.
به گزارش موج سبز آزادی، در حالی که گروه‏های مردمی در نقاط مختلف شهر به راهپیمایی پرداختند، حضور جمعیت در میدان ولی‏عصر تهران هنوز ادامه دارد. بر اساس گزارش‏های رسیده تلاش‏های برای متفرق کردن مردم توسط گروه‏های موتور سوار صورت می‏گیرد و شبکه تلفن همراه نیز در این منطقه قطع شده است.

میدان ونک کلا سبز پوش شد ! موج سبز به میدان ونک رسید با شعار نترسید نترسید ما همه با هم هستیم ابتدای جمعیت میدان ونک انتهای آن پارک ساعی

به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، لباس شخصی ها امروز به اتوموبیل میرحسین موسوی حمله کرده و او مجبور شد تظاهرات را ترک کند. همچنین در چند نقطه تهران درگیری شدیدی هم اکنون میان نیروهای ضد شورش و تظاهرکنندگان روی داده است. ماموران با باتوم به تظاهرکنندگان حمله می کنند و تظاهرکنندگان نیز با پرتاب سنگ بسوی ماموران به مقابله با آنها می پردازند.

کردانه: مردم سبز کرمانشاه تلاش نمودند که در روز سبز قدس شرکت کنند ولی ماموران اجازه شکل گيری تجمع به معترضان سبز ندادند. مسير راهپيمايی روز قدس در کرمانشاه پر بود از ماموران انتظامی، گارد ويژه، لباس شخصی و نيروهای بسيجی به تعداد خيلی زياد و باورنکردنی. اين نيروها يک زنجيره دور تظاهر کنندگان حکومتی تشکيل داده بودند و عملا اجازه هيچ تحرکی خارج از برنامه های مشخص خود را به هيچ کس نمی‌ دادند. با مشاهده اين وضعيت تعدادی از مردم معترض خودجوش به صورت پراکنده در جهت مخالف حرکت راهپيمايان حکومتی شروع به حرکت در مسير خيابان دبيراعظم کردند که با يورش نيروهای امنيتی مواجه شدند که ۵ نفر از آن ها دستگيرشدند و تعداد از گوشی های تلفن‌ همراه معترضان را که داشتند فيلم می‌ گرفتند توقيف نمودند. نيروهای سرکوب گر با زور باتوم و فحش مردم را متفرق کردند.

درگيری شديد در ميدان ونک در حال حاضر ساعت 3:30 در تهران ميدان ونك درگيري هاي گسترده اي بين مردم و نيروهاي انتظامي در جريان است كه با حمله پليس به تظاهرات آرام مردم تظاهرات به خشونت كشيده شد و 2 ماشين ون پليس در ميدان ونك... به آتش كشيده شد. همچنين عد...ه اي هم به سمت صدا و سيما حركت كردند و شروع به سنگ زدن به ساختمان صدا و سيما ميكنند. درگيري ها لحظه به لحظه گسترده تر ميشود


امروز در راه پیمائی روز قدس، حامد، ناصر و هاجر منتظری از نوه های آیت الله العظمی منتظری و مرضیه الهی نیا همسر حامد منتظری و سارا عزیزی همسر ناصر، دستگیر شدند. دختر آیت الله ربانی ، لعیا ربانی و دخترش زهرا دوست محمدی و محمد حسین ربانی نوه دیگر ایشان هم دستگیر شدند


آموزش بستن کفن مرده



Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

ممنوع التصویرهای تلویزیون رژیم


Image and video hosting by TinyPic


سایت حکومتی جهان نیوز: چند نفر دیگر از هنرمندان و برنامه سازان سیما ممنوع التصویر شدند. بنا بر نامه یکی از دستگاه های زیرمجموعه رسانه ملی به معاونت سیما از این پس برخی از چهره های هنری که اسامی برخی از آنها به دست آمده نباید در هیچ یک از برنامه ها تحت هر عنوان مانند بازیگر، کارشناس، مجری و ... حاضر شوند. بنا بر این اعلام، بهاره رهنما، فلامک جنیدی، سارا روستا پور از میان بازیگران و نیز کسانی چون ساسی مانکن، بهنام ابحطی، سعید ملکی، سیدامیر شجاعی و چند نفر دیگر از میان خوانندگان در این لیست حضور دارند. در لیست ارسالی اسامی افراد غیر مشهور زیادی به چشم می خورد. برخلاف شایعات منتشره همه این ممنوعیت ها به خاطر مباحث سیاسی این افراد نبوده و وجود مشکلات متعدد مسئولان را وادار به جلوگیری از حضور این افراد در برنامه های سیما کرده است.

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic


به گزارش رویداد، حراست صدا و سیما به توصیه یک نهاد امنیتی در نامه ای به معاونت سیما اعلام نمود چهره های هنری که اسامی آنها اعلام می شود نباید در هیچ یک از برنامه ها تحت هر عنوان مانند بازیگر، کارشناس، مجری و ... حاضر شوند.

پیش از این نیز از انتشار اسامی بیش از یکصد نفر از ممنوع التصویر ها اخباری منتشر شده بود.د ر این لیست اسامی همچون بهاره رهنما ، سیدرضا میرکریمی، مجید ‏مجیدی، حسین پاکدل، احمدرضا درویش، فاطمه معتمدآریا، محمد رحمانیان، سید ‏محمدرضا بهشتی، هوشنگ توکلی، لیلی رشیدی، کیومرث پور احمد، کمال ‏تبریزی، هما روستا، مهتاب نصیرپور، مرضیه برومند، لادن مستوفی، ‏داریوش مهرجویی، عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز،‏ محمد رحمانیان، مهدی کرم‌پور، محسن مخملباف، مازیار میری، محمد احصایی، احمد ‏مسجد جامعی، معصومه ابتکار، علیرضا رئیسیان، منوچهر محمدی، علی معلم، حسین ‏زمان، حبیب‌الله صادقی، فرشته طائرپور، مرتضی رزاق کریمی، سامان سالور، پگاه ‏آهنگرانی، پانته آ بهرام، منیژه حکمت، رویا نونهالی، امیر جعفری، منوچهر شاهسواری، ‏عبدالحسین مختاباد، حسام الدین سراج، مسعود کیمیایی، گوهر خيرانديش، مسعود ‏رایگان، رویا تیموریان، محمدرضا فروتن، ابوالفضل جلیلی، اسرافيل شيرچى، مهرشاد ‏کارخاني، شاهین فرهت، محمد وافری، فاطمه راکعی، داوود رشیدی، هدیه تهرانی، باران کوثری، خزر ‏معصومی، بیژن امکانیان، بزرگمهر حسین‌پور، داریوش فرهنگ، لیلا حاتمی، علی مصفا، سعید ابوطالب، جمشید ‏بایرامی، حسین خسروجردی، علیرضا قاسم خان، احمد اسفندیاری، محمدرضا عارف، ‏نجفقلی حبیبی، مجید انصاری، حسن بلخاری، مهدی منتظرقائم، محمود نجاتی حسینی، ‏محمدعلی خلیلی اردکانی، کامپوزیا پرتوی، محمدعلی نجفی، قاسم افشار، مجید کیانی، ‏علی ژکان، ابراهیم حقیقی، سیروس تسلیمی، حمید فرخ نژاد، داریوش پیرنیاکان، امیر ‏جغتایی، محبوبه بیات، محمدرضا اصلانی، همایون امامی، ابراهیم حسن بیگی، افشین ‏علاء، رضا رییسی، فیروزه زنوزی جلالی، جعفر ابراهیمی، محمود دولت آبادی، یوسفعلی ‏میرشکاک، جمال میرصادقی، علی باباشاهی، عماد افروغ، سید مهدی شجاعی، احمد پورنجاتی، محمد بهشتی، عاتقه ‏صدیقی(رجایی)، عیسی کلانتری، الهه کولایی، محمد ستاری فر، صادق زیباکلام، رخشان ‏بنی اعتماد، ناصر تقوایی، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون، ناصر چشم آذر و علیرضا ‏شجاع نوری به چشم می خورد.‏


۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

راه قدس از تهران میگذرد


Image and video hosting by TinyPic



Image and video hosting by TinyPic

برای یک حماسه آفرینی دیگر در روز ایران (قدس) 27 شهریور ماه 1388. این روز را با حضور سبز خود سبز میکنیم و به جهانیان نشان میدهیم این ملت ایران است که در چنگال رژیم خون آشام ولایت فقیه گرفتار است و تشنه آزادي است.
و از همين حالا نيز به در و همسايه، دوست و آشنا اطلاع رساني كنيم و براي برنامه ريزي بهتر اختلافها را كنار بگذاريم و متحد شويم و به خود و ديگران بگوييم كه هر كس غير از اين عمل كند خواهان آزادي ايران نيست چون اين روزها شايد تكرار نشه، و بدانيم همين الان ديكتاتورها در حال برنامه ريزي براي سركوب مردمند پس متحد و يكصدا باشيم

عزیزان هموطن به این ادرس بروید و

برنامه های آقای همایون سخنگوی جنبش ملی ما هستیم به صورت فایل صوتی با حجم پایین برای شنیدن و دانلود هر فایل 4 دقیقه از برنامه است
با تشکر از وبلاگ ما هستیم

http://weareforiran.blogspot.com/

نامه کروبی به ملت ایران 23/6/1388


Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic


بسم الله الرحمن الرحیم


ملت شریف و تاریخ ساز ایران
آنچنانکه می دانید خادم شما در روزهای پس از انتخابات و در تندباد حوادثی که در سه ماهه گذشته از سر این مملکت و نظام گذشته است، نامه های هشدار دهنده و آگاه کننده پی درپی و متناوبی را خطاب به مسئولین امر نوشته است بدین امید که گشایشی حاصل گردد و مباد که حقی ضایع شود و ظلمی صورت بگیرد و ظلم و آه مظلومان دامان ما را بگیرد و رها نسازد؛ چه آنکه به توصیه دین و تجربه تاریخ می دانیم که: الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم.

سه ماه از سر مملکت ما گذشت، اما چگونه سه ماهی؟ اگر در انتخابات ریاست جمهوری نهم ما ساعتی به خواب رفتیم و بیدار که شدیم، گویا که به خواب اصحاب کهف فرو رفته باشیم، همه چیز را دگرگون شده دیدیم؛ در انتخابات ریاست جمهوری اخیر اما همانطور که پیشتر هم گفته ام دیگر بیدار ماندن تا صبح هم کارساز نبود؛ چراکه قبح دزدیدی شبانه ریخته و این بار کار به رهزنی رسیده بود. این اما تازه اول ماجرا بود. هیچ گاه برای من قابل پیش بینی نبود که یک روز در جمهوری اسلامی به تظاهرات آرام و مسالمت آمیز مردم چنین پاسخ دهند که دادند. پرسش و ابهام مردم درباره سرنوشت رایی که داده بودند را پاسخ دادند اما نه با برهان و منطق که با گلوله و باتوم و چماق و ضرب و شتم. در کوچه و خیابانها هر آنچه را که دور از انتظار بود دیدم؛ صحنه هایی که خاطرات دوران جوانی ما را زنده می کرد. به مرور زمان و در گذر حوادث اما خبرهایی دیگر رسید از شکنجه و انجام اعمال حیرت آور از درون بازداشتگاههای بی نام و نشان؛ خبرهایی که بر حیرت من و هر ناظر و بیننده ای می افزود. افرادی می آمدند و نقل می کردند یا با سند و شهادت نشان می دادند در ایام محبس چه از سر آنها که نگذشته است؟

خدایا مهدی کروبی چه می دید و چه می شنوید؟ یا للعجب؛ کاش او زنده نبود و نمی دید که روزی در جمهوری اسلامی شهروندی نزد او بیاید و شکوه کند که در ساختمانی بی نام و نشان، توسط افرادی بی نام و نشان تر،هر عمل قبیح و غیر معمولی بر او صورت گرفته است: از لخت و عریان کردن افراد و نشاندن آنها در مقابل یکدیگر تا فحاشی های وقیحانه و ادرار کردن در صورت آنها و رها کردن چشم و دست بسته دختران و پسران در بیابان. اینها کم نبود که خبر از تجاوز به دختران و پسران در بازداشتگاهها نیز رسید. با خود گفتم که سه دهه پس از انقلاب و دو دهه پس از فوت امام به راستی ما به کجا رسیده ایم؟
طبیعی بود که رگهای غیرت به جوش آیند. که مگر می شد با شنیدن این اخبار و گزارش ها آرام نشست و سر راحت بر بالین گذاشت؟ اینچنین بود که دست به نوشتن نامه ای خطاب به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بردم. نوشتم که خبر از تجاوز و شکنجه و انجام اعمال غیر معمول می رسد و من بی هیچ داوری از شما می خواهم که تحقیق کنید و دریابید که آیا چنین فجایعی رخ داده است یا نه؟ این نامه که منتشر شد اما پاسخ آن، هیاهوهای بسیار بود که آغازیدن گرفت و بارانی از دشنام و تهدید بود که بر سر من باریدن گرفت. خطیبان جمعه در اقدامی هماهنگ و برآمده از دستورالعمل های اداری، از تریبون نمازجمعه هرآنچه توانستند علیه من گفتند و به من نسبت دادند. اینچنین بود که تردیدهای من جدی تر شد. با خود گفتم که اگر چنین فجایعی رخ نداده بود می گفتند که رخ نداده است، اما حملاتی بدین صورت غیر معمول از تریبون های کوچک و بزرگ نماز جمعه و فحاشی هایی چنین نامعمول از سوی برخی مطبوعات نشان از آن دارد که آتشی به خرمن عده ای افتاده است. خود را مکلف دیدم که بایستم و از میدان به در نشوم.

نامه ای که به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشته بودم برای بررسی در اختیار رئیس قوه قضاییه وقت قرار گرفت و آیت الله شاهرودی نیز دستور پیگیری ماجرا را به دادستان کل کشور، آقای دری نجف آبادی، داد. آقای دری تماسی با من گرفت و مقرر شد تا نماینده ای را نزد من بفرستد. آن نماینده آمد و من از باب نمونه، فردی را که مدعی بود علاوه بر شکنجه مورد تجاوز نیز قرار گرفته است، به ایشان معرفی کردم. نماینده اقای دری نیز تاکید کرد که کسی از ماجرا باخبر نشود تا خللی در روند رسیدگی پدیدار نگردد و حتی در خواست کرد که بازجویی خارج از محل دفتر من و در مکانی دیگر صورت پذیرد که کاملا محفوظ بماند. تا اینجای کار برخوردها معقول بود. تا اینکه پای دادستان اکنون معزول تهران به ماجرا گشوده شد. او تماسی با من گرفت و گفت که نماینده ای را برای بررسی ماجرا به ملاقاتم می فرستد. آن فرد آمد و از من شاهد و نمونه خواست. صحیح آن بود که من مطابق قراری که با نماینده آقای دری گذاشته بودم، می گفتم که به دستور آقای شاهرودی، اکنون آقای دری و نماینده ایشان درحال پیگیری ماجرا هستند و از من خواسته اند که اطلاعات خود را با فرد دیگری درمیان نگذارم. اما از انجا که درکار خود مشکلی نمی دیدم و بنا را بر احقاق حق و تعامل با مسئولان می دیدم، به نماینده دادستان معزول تهران این فرصت را دادم که در اتاقی در دفتر کارم با همان شاهدی که نماینده آقای دری نیز پای سخنش نشسته بود ملاقات کنند و شرح شکوه و شکایت او را بشنوند. گفتم که اگر می خواهید مکان دیگری را برای ملاقات با آن شاهد معین کنید که نماینده دادستان تهران اما برخلاف نماینده آقای دری گفت انجام ملاقات در دفتر خود من را مناسبتر تشخیص داد.

بر خلاف ملاقات اول که به خوبی انجام شد این ملاقات اما صورتی دیگر به خود گرفت. آنچنانکه در اثنای جلسه آن پسر بیرون آمد و گفت که اینها به دنبال چیز دیگری هستند و دعوی پیگیری قضایی ندارند، بلکه در اندیشه برخورد سیاسی و پاک کردن صورت مساله اند. گفت که نماینده دادستان تهران می خواهد که همراه او به پزشکی قانونی بروم. او را مجاب کردم که همراه آنها برود. در راه اما آنها به بازجویی سیاسی خود ادامه داده و به او گفته بودند که تو باید به خاطر خدا و به خاطر خانواده و آبرویت سکوت می کردی و نباید آلت دست سیاستبازان می شدی و بسیاری سخنان دیگر از این دست که اکنون مجال شرح آن نیست.

آن روز گذشت و فردای آن، همان پسر، وحشت زده نزد من آمد و گفت که رفته اند و در محله از خانه و همسایه درباره او تحقیق کرده اند. گفتم وحشت نکن، هدف آنها کشف حقیقت است. پسر اما باری دیگر به من مراجعه کرد و گفت که آنها ماجرا را به پدر او گفته اند و آبرویش رفته است و پدر او مدام گریه می کند. از پسر خواستم که پدرش را نزد من آورد تا با او سخن بگویم و آرامش کنم. آن پسر اما رفت و دیگر خبری از او نشد. پس از مدتی سه شنبه گذشته پدر به سراغ من آمد درحالیکه نگران فرزندش نیز بود. مردی بیش از هفتاد ساله و محترم را دیدم که اندوه از چهره و سخنش می بارید. می گفت ما مسلمان و مذهبی هستيم و چرا با ما چنین کردند؟ عکس هایی را از جیب خود درآورد و نشانم داد تا از سابقه شان گفته باشد. تصویرهایی از زمان جنگ که پسر مجروحش را خوابیده بر تخت بیمارستان نشان می داد، درحالیکه رهبری فعلی – رئیس جمهور وقت- در عیادت از مجروحین بر سر تخت او ایستاده و درحال بوسیدن فرزند مجروح اوست و فرزندش نیز دست خود را بر گردن ایشان انداخته است. می گفت که سابقه ما آن بوده است و امروز ما نیز چنین است. شکوه و شکایت داشت که آبروی ما را در محله برده اند و از کسبه محله نیز درباره ما پرسیده اند. می گفت که من در خانه مان وحشت دارم. او را در ماشینی سوار کرده و درباره پسرش سوال پیچش کرده اند و او هم توضیح داده بود که فرزندش دانشجو و صادق و راستگو است. با این حال به این نیز بسنده نشده بود. می گفت که بعد از این به خانه آمدم و ساعتی بعد زنگ خانه به صدا درآمد. پایین آمدم و در را باز کردم اما کسی نبود، بالا که آمدم دوباره زنگ خانه به صدا درآمد و دوباره در را باز کردم و کسی را ندیدم. این اتفاق برای بار سوم هم افتاده بود و این بار که او در را گشوده بود با موتورسواری روبرو شده بود که در مقابل خانه آنها قرار گرفته و فردی نیز با چهره مهیب بر ترک آن درحال عکس برداری از خانه آنها و داد و فریاد و بدگویی علیه شان در محله بود. پدر می گفت که با این اتفاقات ما در این خانه دیگر امنیت و آرامش نداریم.

گویا اینها ماموران تحقیق بودند که برای کشف حقیقت و دستیاری قضاوت آمده بودند. واین نتیجه و دستاورد ما بود از اولین سندی که در اختیار دستگاه قضایی قرار دادیم. دستگاه قضایی در نظام اسلامی که خود را با رویه حضرت امیر مقایسه می کند، برای تحقیق قضایی به هدف تهدید، موتورسوار مسلح سراغ شاکیان فرستاده بود. شرم است از بردن نام حضرت امیری که برای کندن خلخال از پای یک زن یهودی به خود می پیچید و اسوه عدالت بود و باری نیز که در دادگاه به شکایت یک یهودی حاضر شد و قاضی نام ایشان را به کنیه برد، به اعتراض گفت که در پیشگاه قضاوت، من و این یهودی با هم برابریم.
و من امروز شرح این ماجراها را می گویم تا مردم بدانند و چنین اتفاقاتی را با رفتار علوی قیاس نگیرند. می گویم، تا در تاریخ بماند که چگونه عده ای در این مملکت چادر حیا را دریدند و غیرت دین و کشور را جریحه دار کردند و آیندگان نگویند که این ظلم ها بر فرزندان این آب و خاک رفت اما صدایی برنخواست و کسی فریاد خود را به اعتراض حیایی که دریده شده بود بلند نکرد.

بدین ترتیب حوادثی که از سر یکی از شهود ما گذشت درسی شد تا بقیه شهود را دست و پا بسته در اختیار دادستان معزول تهران قرار ندهیم. دادستان کل کشور آقای دری نیز از سمت خود برکنار شده و بنابراین تمام درها بسته شده بود. این درحالی بود که فحاشی ها علیه مهدی کروبی از تریبون های رسمی و توسط مطبوعاتی که از پول بیت المال ارتزاق می کردند نیز هر روز فزونی می گرفت. اینچنین بود که نامه ای به ریاست جدید قوه قضائیه نوشتم و درخواست دادخواهی و رسیدگی به ماجراها را کردم. در نتیجه ی این نامه بود که کمیته ای سه نفره به دستور ریاست جدید قوه قضاییه تشکیل و مسئول پیگیری حوادث بعد از انتخابات و رسیدگی به شکایات خانواده مصدومین روحی و جسمی شد. جلسه اول تشکیل شد که جلسه خوبی هم بود. در این جلسه علاوه بر سندی که پیشتر در اختیار دادستان تهران و دادستان کل کشور قرار داده بودم، دو سند دیگر نیز ارائه کردم که اکنون بر خود می بینم شرح کامل تری از آنها را برای شما مردم گزارش دهم.

سند دوم که با مدارک کامل نیز همراه بود شرح ماجرای رفته بر خانمی بود که در تظاهرات خیابانی بازداشت شده و آنچنانکه خودش می گفت در ماشین با برآمدگی های جسمی او ور رفته بودند و وقتی که به محل مورد نظر رسیده از او خواسته بودند شلوارش را از پایش درآورد که او نپذیرفته اما آنها او را درحالی که به زمین نیز افتاده بود مجبور به درآوردن شلوارش کرده بودند. در همین اثنا مسئول بالاتری آمده و اعتراض کرده بود که اینجا چه خبر است و ماموران گفته بودند که او از بی حیایی لباسش را درآورده و خود را بر زمین انداخته است تا آبروی ما را ببرد؛ حال آنکه آن زن نیز فریاد می زده و داد و بیداد می کرده است که آنها به زور با او چنین کرده اند. والله اعلم!

سند سوم نیز مربوط به جوانی بود که عضو یکی از گروههای سیاسی قانونی هم بود و مادرش با من تماس گرفته و او را نزد من فرستاده بود.او خودش مدارک پزشکی قانونی و همچنین یک سی دی به همراه داشت که نشانگر ضرب و شتم شدیدش بود. این فرد مدعی نبود که مورد تجاوز قرار گرفته است اما عکس ها نشانگر التهاب و قرمزی مقعد او نیز بود.می گفت که در زیر شکنجه و کتک بیهوش بوده و نمی داند که با او چه کرده اند و اگر مورد تجاوز قرار گرفته نیز نفهمیده است. پزشکی قانونی نیز در این خصوص با تایید التهاب مقعدی، بررسی بیشتر را نیازمند نامه جدید و حکم قضایی دانسته بود. او پنج روز در بازداشت به سربرده بود اما در این چند روز آنچنان به صورت پی در پی مورد ضرب و شتم سنگین قرار گرفته بود که ماموران تصور کرده بودند او مردنی است و بنابراین گفته بودند که می خواهیم تو را به اوین منتقل کنیم اما در نهایت چشم و دست بسته در بیابان رهایش کرده بودند. یاللعجب!

اینها سه سند کتبی بود که در جلسه اول ارائه کردم و درباره دو سند دیگر نیز به صورت شفاهی صحبت کردیم و گفتم که این دو مورد نیز مطرح است اما سندی کتبی در خصوص آنها وجود ندارد. یکی از آنها ترانه موسوی واقعی بود که گفتم خانواده اش به ما راه نمی دهند و بهتر است که شما خود با هدف تحقیق، ماجرا را دادخواهی و پیگیری کنید. شاهد صحت ماجرا هم تلاش مذبوحانه ای بود که عده ای برای ساختن ترانه موسوی قلابی انجام داده بودند. کمیته اگر کارش تحقیق بود باید به سراغ محفل نشینانی می رفت که آن فیلم کذایی را برای پخش در رسانه ملی ساخته بودند؛ همانهایی که به خانواده ترانه موسوی قلابی گفته بودند "شما کاری با ترانه واقعی نداشته باشید، آن را خودمان حل می کنیم". گویی مهدی کروبی همه جرمش این بود که اسرار ماجرای «ترانه» را هویدا کرده و از سناریویی مشابه با سناریوی قتل های زنجیره ای پرده برداشته بود. زبان سرخ او سر سبز روزنامه اعتماد ملی را نیز بر باد داد که به محض افشای این ماجرا روزنامه نیز تعطیل شد. ماجرای ترانه واقعی را آنچنانکه شنیده بودم به صورت شفاهی برای کمیته بازگو کردم. ترانه موسوی به همراه یک دختر و چند پسر دیگر در مقابل مسجد قبا در روز مراسم سالگرد آیت الله بهشتی بازداشت شده بودند. دخترها پس از بازداشت شماره تلفن خانه شان را ردوبدل می کنند تا هریک که آزاد شد خانواده دیگری را از بی خبری بیرون آورد. آنها در همان روزهای بازداشت و درمیانه ضرب و شتم ها و به هنگام انتقال از یک مکان به مکانی دیگر متوجه غیبت ترانه موسوی می شوند. بدین ترتیب آن دختر دیگر وقتی که آزاد می شود با خانواده ترانه و همچنین با کمیته پیگیری تماس گرفته و گفته است که ترانه با ما بوده و مفقود شده است. مادر ترانه اما که گویا بسیار می ترسید گفته بود که دیگر با او تماس نگیرند. این دختر در کمیته پیگیری اینجانب و آقای موسوی نیز حاضر شده و تمام توضیحات لازم را در خصوص ترانه واقعی داده بود. از هیات سه نفره خواستم که حقیقت یابی در خصوص این سند شفاهی را نیز انجام دهند و از آنجا که هویت سناریونویسان درباره ترانه قلابی روشن بود، راههای حقیقت یابی نیز در دسترس و آسان به نظر می رسید. من بر این تصور بودم که در دستگاه قضایی علوی، از ما اشارتی کافی است تا آنها به سر بدوند. والله اعلم!

سند شفاهی دومی که در همان جلسه اول ارائه کردم مربوط به خانمی بود به نام سعیده پورآقایی. گفتم که درباره فردی به این نام هم به من خبرهایی داده اند و می گویند فرزند جانباز است که البته چون خود در خصوص آن خبر نداشتم و خانواده او را ندیده بودم درخصوص او محکم صحبت نکردم و خیلی سطحی از کنار آن گذشتم و در همین حد اشاره کردم که به هرحال برای او در تهران مجلس ختمی هم برگزار شده است. این سست ترین موردی بود که در جلسه اول ما با کمیته سه نفره بدان اشاره شد و خیلی سریع نیز از آن گذشتیم.

دو روز بعد از این جلسه اما در ادامه پیگیری هایم در خصوص این مورد خاص که اطلاع شخصی ام در موردش کمتر بود ملاقاتی داشتم با خانمی که خواهر ناتنی خانم پورآقایی بود. او گفت که پدرشان جانباز نبوده و شش سال پیش فوت کرده است. او از من آدرس محل سکونت مادر سعیده را می خواست که زن پدرش بود و می گفت رابطه شان با آنها قطع است و او از محل سکونت آنها خبری ندارد. من نیز از آنجا که آدرسی از خانواده سعیده نداشتم از آقای مقیسه در ستاد آقای موسوی که این گزارش را به ما داده بود آدرس خانواده آنها را طلب کردم که ایشان ندادند از آن رو که روند تحقیقاتشان خراب نشود و آن خانواده نترسند. تلفنی نتوانستم از آقای مقیسه آدرس محل سکونت را بگیرم و درنهایت او را قاتع کردم که شنبه هفته گذشته درجلسه ای با حضور خواهر ناتنی سعیده شرکت کند. بدین ترتیب آقای مقیسه و خواهر سعیده را روبروی هم نشاندم و به سعیده گفتم که انشاءالله خواهرت کشته نشده است که او گفت این عکس منتشر شده متعلق به خواهر اوست و او قطعا کشته شده است. از آقای مقیسه خواستم که آدرس محل سکونت خانواده سعیده را به خواهر ناتنی او بدهد که اگر چنین نکند ابهامی برای خواهر او ایجاد خواهد شد. آقای مقیسه اما در اینجا به من گفت که ماجرای مرگ سعیده و آنچه تاکنون روایت شده بود کمی شک برانگیز است چراکه ما فهمیده ایم پدر او جانباز نبوده و شش سال پیش فوت کرده و سعیده چندبار نیز سابقه فرار از خانه داشته است. من گفتم که شما کاری با این نکات نداشته باشید و برای رفع ابهام آدرس را به خواهر ناتنی سعیده بدهید که در نهایت نیز اقای مقیسه آدرس را به ایشان دادند.
این ماجرا گذشت و روز دوشنبه هفته پیش بود که آقای محسنی اژه ای در تماسی از من خواست که در جلسه ساعت دوبعدازظهر کمیته حاضر شوم و بدین ترتیب جلسه دوم کمیته نیز برگزار شد. اعضای کمیته در ابتدای جلسه با اشاره به اینکه می خواهند به بررسی هایشان ادامه دهند بدون آنکه درباره سندهای کتبی ارائه شده و ترانه موسوی هیچ بحثی انجام دهند یکباره از من پرسیدند که آیا گزارش و سخن جدیدی درباره سعیده پورآقایی دارم یا نه؟ که من شرح ماجرای دیدار خود با خواهر او را بازگو کردم و گفتم که نه تنها برخلاف آنچه گفته بودند پدر سعیده جانباز نبوده که شش سال پیش فوت نموده و سعیده چند بار از خانه فرار نیز کرده است و اینکه می گویند در هنگام الله اکبر گفتن به او تیراندازی شده هم صحت ندارد. و نقل کردم که این نکات را آقای مقیسه نیز به من گفته اند و شرح دیدار خود با خواهر ناتنی سعیده و سخنان آقای مقیسه را هم بازگو کردم. جالب اما آنجا بود که در این جلسه به جز این موضوع که از ابتدا نیز من به عنوان سند شفاهی و نه چندان محکم به آن اشاره کرده بودم، صحبتی درباره آن سه سند کتبی نشد و درباره ترانه هم صرفا بحث کوتاهی درگرفت.

در ادامه این جلسه البته بحثی طلبگی هم در گرفت درباره سخنانی که آقای رئیسی در میانه جلسه اول و دوم با خبرنگاران درمیان گذاشته و گفته بود:«اظهارات کروبی باید بررسی شود.» البته آقای خلفی متفاوت از آقای رئیسی از «بررسی اظهارات و مستندات» سخن گفته بود. من بدین ترتیب در جلسه گفتم که آنچه ما با شما درمیان گذاشته بودیم صرفا اظهارات و مدعیات نبود بلکه مستندات بود و درقالب سی دی ارائه شده بود. گفتند سی دی که سند نمی شود و من نیز گفتم که مگر در حین ارتکاب تجاوز می توانسته ام فیلمبرداری کنم که اکنون فیلم آن را در اختیار شما قرار دهم، و مگر من در محل ارتکاب جرم حاضر بوده ام و نخ انداخته ام که اکنون به شما بگویم چقدر فاصله میان آنها بوده است و آیا شما توقع دارید که من آلات جرم و تجاوز را هم ضمیمه پرونده می کردم؟ گفتم که من به دنبال سند آوردن هم نیستم و اینجا محکمه من نیست و اگر هم سندی به شما ارائه کرده ام برای آن بوده است که سرنخی باشد تا بروید و پیگیری کنید و نگذارید که حقی ضایع شود و ظلم کردن، رایج گردد.

بدین ترتیب در این جلسه تنها به دادن یک سند دیگر اکتفا کردم که مربوط بود به خانمی که در خیابان بازداشت شده و همانجا در داخل ماشین ون به او و دختری دیگر تجاوز شده بود. به آنها گفتم که این خانم بسیار وحشت زده ونگران است و گفته است که اگر پدر و مادرم از ماجرا باخبر شوند و بی آبرو شوم خودکشی خواهم کرد. از حساسیت ماجرا آنها را آگاه کردم و گفتم که بر آنهاست تا مراقبت لازم صورت بگیرد و مباد درخصوص این شاهد نیز همچون سندی برخورد شود که در اختیار دادستان معزول تهران قرار دادم واسباب بی آبرویی یک فرد را در خانواده و محله ایجاد کردند. اسناد کتبی این تجاوز را هم در اختیار هیات قرار دادم و البته گفتم که مورد دیگری نیز هست که مربوط به خانم پرستاری است که بازداشت شده و عکس های او را من به دلیل حرمت با دقت نگاه نکرده ام اما همینقدر دیده ام که تمام بدن او در اثر ضرب و شتم سیاه شده بود و او نیز مدعی است که مورد تجاوز قرار گرفته است و اسناد آن را هم جهت تحقیق فردا برایتان می فرستم. و سپس تاکید کردم که ماجرای سند آوردن را در همینجا خاتمه می دهم و همین مقدار سند ارائه شده برای بررسی و روشن شدن ماجرا کفایت می کند.

درحالیکه این جلسه نیز به خوبی پایان یافت اما فردای ان روز به یکباره ورق برگشت. دفتر من و دفتر حزب اعتماد ملی پلمپ و آقایان بهشتی و الویری و داوری بازداشت شدند. هیات سه نفره نیز به جای پیگیری ماجرا گزارشی شتابزده را منتشر کرد. و اکنون که من به گزارش شتاب زده کمیته پیگیری که روز شنبه منتشر شد نگاهی می اندازم یقین پیدا میکنم که اعضای این کمیته نیز دستور داشته اند که سروته ماجرا را جمع کنند و آنها نیز چنین شتابزده ماجرا را جمع کرده اند.اما دو نکته در خصوص گزارش آنها:

در این گزارش سخنانی از زبان من روایت شده است که من نگفته ام و درمقابل، در این گزارش هیچ اشاره ای به بعضی مطالب که من از زبان برخی شاهدان گفته بودم و بسیار وقیحانه بود همچون سخناني كه فاعل در هنگام تجاوز برزبان مي آورده، نیز نشده است.

نويسندگان شتابزده اين گزارش مدعي شده اند كه اينجانب هيچ مدرك و سندي مبني بر تجاوز وانجام اعمال خلاف عرف در بازداشتگاهها تا پيش از نوشتن نامه ام به رئيس مجمع تشخيص دردست نداشته ام. ياللعجب كه آقايان از زبان ما سخن مي گويند و براي خود مي برند و مي دوزند. مهدي كروبي آنگاهي نامه به رئيس مجمع تشخيص نوشت كه بسياري چهره هاي موجه به او مراجعه كرده و برخي بازداشت شدگان نيز به او پناه آورده و از آنچه بر آنها و ديگران گذشته بود خون گريستند. اگرچه اين چهره ها شجاعت بسيار به خرج دادند كه در سيلاب تهديدها و فحاشي ها و در ميانه ارعاب هاي گسترده حاضر شدند نزد فرد بي پناهي همچون مهدي كروبي بيايند و من همينجا شجاعت آنها را مي ستايم.

در حالی که در اين گزارش به اولین سند کتبی ارائه شده صرفا به اندازه پانزده سطر روزنامه ای و به دومین سند کتبی در حد هفت سطر روزنامه ای و به سومین نیز در حد پنج خط اشاره شده و کوچکترین اشاره ای نیز نشده است به چهارمین سند کتبی که در جلسه دوم ارائه گشت و درحالیکه درباره اولین سند شفاهی یعنی ترانه موسوی نیز فقط چهار خط روزنامه ای در این گزارش آمده است، بیش از دویست سطر روزنامه ای این گزارش که بخش اعظم آن را تشکیل می دهد مربوط به دومین سند شفاهی ما یعنی سعیده پورآقایی است که از قضا خود تشکیک کامل را بر آن وارد کرده بودیم. حال اگر بگوییم که این جنازه را کدام مقام دولت جمهوری اسلامی در اختیار خانواده آنها گذاشته است و اجازه دیدن جنازه را حتی به نماینده ستاد آقای موسوی نیز نداده بودند آیا ساختگی بودن کل ماجرا جهت انحراف پیگیری ها را به اذهان متبادر نمی شود؟ این ظن آنگاهی تقویت می شود که می بینیم همین ماجرای مشکوک، ملاک نوشتن کلیت گزارش شتابزده هیات سه نفره نیز قرار گرفته است.

البته باید در همینجا اشاره کنم که چه خوشحالم این کمیته به سراغ سند کتبی چهارم که در اختیار آنها قرار داده بودم نرفتند و حقیقت یابی خود را به همین مقدار محدود کردند و حداقل زندگی یک فرد دیگر و آبروی او را به بازی نگرفتند. جای شکرش باقی است و خدا را شاکرم.

کمیته سه نفره در پایان گزارش شتاب زده خود خطاب به ریاست قوه قضائیه خواستار برخود عادلانه و قاطع با اینجانب شده است. و بدین ترتیب نتیجه حق جویی قوه قضائیه چوبی شد که بر سر مهدی کروبی فرود آمد. من اما بسیار خوشحالم و از این فرصت استقبال می کنم و آن را هدیتی الهی می دانم؛ باشد که امکانی پیش آید تا بتوانم به صورت مبسوط پرده از جزئیات این اسناد و اسناد دیگری که موجود است بردارم و بازگو کنم آنچه را که تا امروز نگفته ام و صدایی باشم برای حق خواهی. خرسندم اگر فرصتی دیگر به وجود آید تا من دامن جمهوری اسلامی را از این فجایع و بسیاری حوادث دیگر که بعد از رحلت امام پیش آمد و بر این مملکت گذشت پاک کنم.

مهدی کروبی امروز می داند و به یقین فهمیده است که انگشت بر جای خوبی گذاشته است. آنچنانکه از این هیاهوها و شتابزدگی ها برمی آید مشخص است که قبای آقایان لای در مانده است. توصیه حضرت امیر بود به مالک اشتر که به گونه ای حکومت کن که یک مظلوم حق خود را بدون لکنت زبان از ظالم بگیرد. ما کجا و توصیه های حضرت امیر کجا؟ فرزند مرحوم مطهری می گوید که خانمی به خانه ملت آمده و نزد او شکایت آورده که بر پسر او در بازداشتگاه چه گذشته است و بعد از آن، چنان با آن خانواده برخورد کرده اند که آن زن، خود تماس مجدد گرفته و گفته است که ما هیچ شکایتی نداشته ایم و به قول ما لرها "خر ما از کرگی دم نداشت". این همان گرفتن حق بدون لکنت زبان است که توصیه حضرت امیر به مالک بود! مشخص است که تدبیر امور چه سمت و سویی به خود گرفته است. هیاهوها و هتاکی های آغشته به تهدید در هفته های گذشته تا آنجا فزونی گرفت که خانواده هایی نیز نزد من آمدند و خواستند که پیگیری ها را ادامه ندهیم و از عاقبت خود می ترسیدند و می گفتند که تو نه فقط برای خود که برای ما نیز دردسر ایجاد خواهی کرد. البته وقتی دختر یک زندانی را بازداشت می کنند و سپس این دختر عفیفه را شبانه، چشم بسته در بیابان رها می کنند تا آنجا که صدای یک روزنامه مستقل اصولگرا هم در می آید و می نویسد که این دختر را با چادر پاره در بهشت زهرا رها کرده اند، باید فهمید که تدبیر ملک و عدل در این مملکت به دست چه کسانی افتاده است و باید حق داد به آنهایی که نگران آینده خود هستند.

وقاحت اما به آنجا رسیده است که به جای مجرمان و مباشران و مسبان این مظالم، مهدی کروبی را می خواهند محاکمه کنند. غافل از آنکه محکمه واقعی در میان مردم است و باید به میان مردم رفت و دید که آنها چه کسی را محکوم می کنند و چه کسی را صدای حق خواهی خود می دانند. خدایا به تو پناه می برم از این فجایعی که جمعی مسبب آن بوده اند و نه تنها مایه ننگ جمهوری اسلامی که مایه ننگ ایران شده است و از این آبرویی که از عدالت و قضای اسلامی رفته است.


هیات سه نفره کار خود را پایان داد و خواستار برخورد قضایی با اینجانب شد و من اما قضاوت درباب خود را به داوری مردم و محکمه الهی وامی گذارم و نامه نگاري هاي خود در اين خصوص را در همينجا پايان مي دهم. اگرچه این توصیه را نیز با ریاست محترم قوه قضائیه باید درمیان بگذارم که مبادا در مسیر قاضی القضاتی، تحت تاثیر اراده های تحمیلی و بیرونی قرار بگیرند و از مسیر عدالت خارج شوند. چه آنکه ایشان در قیاس با دو رئیس پیشین این قوه از امتیازی ویژه برخوردارند و آن فرزندی آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی و دامادی آیت الله العظمی وحید خراسانی است. امیدوارم که کارنامه قضایی آیت الله لاریجانی به گونه ای نباشد که در پایان دوران ریاست ایشان بر قوه قضا لطمه ای به ساحت مرجعیت وارد شود.


والله اعلم بالذات الامور
مهدی کروبی
23 شهریور 1388


۱۳۸۸ شهریور ۲۲, یکشنبه

ارسالی از دوستان



Image and video hosting by TinyPic


نماز مختلط دیده بودید
اینهم قران به سر گرفتن آخوند هم ببینید

Image and video hosting by TinyPic


اسکناسهای جدید در حکومت عنتری نژاد


Image and video hosting by TinyPic

شرحش هم خودتان بدهید

Image and video hosting by TinyPic

پولها رو بلوکه کردین توقع دارین بخندم

Image and video hosting by TinyPic


کجاست این دولت لعنتی تا مردمی رو ببینه که دارند بنزین سر پمپ بنزین ها گدایی میکنند؟

گدایی کردن حق مردم بزرگ ایران نبود!!! ما به چه روزی افتده ایم؟

کجاست اون رئیس جمهور دروغگو و عدالت محور تا این نا عدالتی ها رو در بین مردم ببینه !!

این مردم قدرت پرداخت بنزین آزاد رو ندارند اونها نمیتونند ماهیانه شصت هزار تومان برای بنزین ماشین قراضه اشان بپردازند.

این مردم قدرت خرید میوه و اون گوشت لعنتی رو ندارند. کجاست اون عدالت ؟چه کسانی این دولت رو انتخاب کردند ؟

چه کسانی این صدا و سیما رو تایید کردند ؟ که همش افسرده کننده است و هیچگاه واقعیت رو به مردم نشون نمیدن و در عوض فیلمهای افسرده کننده و مصیبت و ناامیدی به مردم بیچاره القا میکنند ؟!!!.

کجاست اون خدمات به مردم ؟ کجان ؟ آیا دروغ نیستند ؟ کجاست آزادی برای زندگی ؟ آیا شما بگویید مردم بیش از این باید تحمل کنند ؟



آرامش داشته باشید و ساکت بنشینید.

1- در متن زیر C را پیدا کنید. از مکان نمای موس استفاده نکنید.


OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO COOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO

2- اگر در متن بالا C را پیدا کردید، حالا 6 را پیدا کنید.


9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999699999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999

3- حالا حرف N را بیابید. کمی مشکل‌تر از قسمت‌های بالا می‌باشد.


MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MNMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM

این یک شوخی نیست. اگر شما قادر بودید که این سه تست را پشت سر بگذارید، شما دیگر هیچ وقت نیاز به دکتر اعصاب و روان نخواهید داشت.

مغز شما عملکرد خوبی دارد و از بیماری آلزایمر در امان خواهید بود.

با تشکر از شقایق ایرانی