۱۳۸۸ آبان ۲۹, جمعه

سی آبانماه، سالگرد قتل پروانه و داریوش فروهر


Image and video hosting by TinyPic




پرستو فروهر - آرش فروهر

در بزرگداشت داریوش و پروانه فروهر در دوازدهمین سالگرد به خون نشستگان، ما را همراهی کنید .

پرستو فروهر - آرش فروهر

مکان:

خیابان سعدی جنوبی، خیابان هدایت، کوچه شهید مردازاده، پلاک 22

زمان:

دوشنبه ३० آبان ساعت 3 تا 5 بعد از ظهر ،

سالگرد قتل پروانه و داریوش فروهرآبانماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدیشامگاه شنبه سی یم آبانماه یکهزارو سیصد وهفتاد وهفت خورشیدی ، داریوش و پروانه فروهر دو مبارز نستوه پیرو مکتب مصدق بزرگ ، بدست ماموران عالیرتبه وزرات اطلاعات نظام ولایت فقها بگونه وحشتناکی دشنه آجین و مثله شدند آنهم درخانه خودشان . جنایتی که در طول تاریخ نظیر آنرا به ندرت می توان یافت . نظامی که خود را مجری و تابع قوانین اسلامی معرفی می نماید و هرساله در ایام ماه محرم در عزای شهدای دشت کربلا سیاه پوش شده و دسته های عزاداری به راه می اندازد ، مرتکب جنایتی گردید که نه تنها روی حکومت امویان را بلکه همه جنایتکاران تاریخ را سفید نمود . لشگریان یزید در یک نبرد رویا رو ، امام حسین و یارانش را کشتند ولی آنقدر شرف ومردانگی داشتند که به آنها اجازه دفاع ازخود را بدهند و دراین نبرد هیچ زنی را نکشتند تا چه رسد که مثله نمایند اما فرستاد گان عالیرتبه وزارت اطلاعات حکومت ولایت فقها نیمه های شب به خانه دو انسان شریف که تنها گناهشان دفاع از استقلال وبرقراری آزادی و عدالت اجتماعی در کشورشان بود و عمر پربارشان را در راه سربلندی میهن ورجاوندشان سپری نموده بودند ، یورش برده داریوش فروهر رستم زمانه را که دوره نقاهت را پس از یک عمل جراحی خطرناک می گذرانید در نهایت قساوت ، ددمنشانه با دوازده ضربه دشنه به شهادت رساندند و پروانه فروهر (اسکندری) شیرزن بیشه ایران زمین را که در بستر بیماری آرامیده بود در نهایت سنگدلی با بیست و چهار ضربه دشنه مثله نمودند. دست اندرکاران نظام فقها !! با این جنایت فجیع ، عاشورای دیگری را در تاریخ رقم زدند. جهت گرامی داشت تمامی جانباختگان راه آزادی ومساوات از انقلاب مشروطه تا به امروز ، باید اول آذرماه را روز شهدا نامید و هر ساله در این روز سیاوشان دیگری برپا نمود .
هم میهن گرامی !رهائی ازاین مصیبت دردناک نیازبه همبستگی ملی دارد . بخاطر میهن در بندمان باید کدورتها و اختلافات را که خواست سران نظام است کنار نهاده و دست به دست هم داد و به پا خیزیم و با درس گرفتن از شکست های یکصد سال اخیر باکمک هم ، میهن در بندمان را از زیر سلطه ستمکاران رها ساخته و دوباره آباد سازیم و هم در یک دادگاه ملی، باند تبه کارنظام فقها را به جرم خیانت به کشور و جنایتهای فجیع و حیف و میل بیت المال ملت و خارج کردن ثروت های باد آورده خود و بستگانشان به خارج کشور و همچنین رواج گسترده فقرو فساد در جامعه ، دریک دادگاه علنی به پشت میز محاکمه نشاند و با اجرای عدالت، مردم سراسر ایران را برای همیشه ازشرظلم و ستم رها ساخت. درآن زمان است که به خواسته برحق تاریخی خود یعنی استقلال، آزادی، برابری و عدالت اجتماعی خواهیم رسید و هم روان پاک جانباختگان راه آزادی و عدالت را هم از خشنود نموده ایم.


۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

مريم و مرضيه آزاد شدند


Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic


به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان، در نخستین ساعات بعد از ظهر روز چهارشنبه مورخه ۲۷ آبانماه ۱۳۸۸(در ساعت ۱۵:۰۰ به وقت تهران) درهای زندان اوین به روی جمعیت هیجان زدۀ خارج از زندان گشوده شد و مریم رستم پور و مرضیه امیری زاده پس از ۲۵۹ روز حبس آزاد شدند.
دنیای مسیحیت نزدیك به ۹ ماه مشغول دعا و شفاعت برای این زندانیان مسیحی بود. دیدن این همبستگی و اتحاد، محبت و دعای هزاران کلیسا و سازمان و خبرگزاریهای مسیحی در سراسر دنیا در تمام سطوح برای ایرانیان مسیحی در تلاش برای آزادی این عزیزان بسیار امید بخش و دلگرم کننده بود.
بسیاری از سازمانهای مدافع حقوق بشر، ایمانداران مسیحی و كلیساها در غرب برای آزادی "مریم و مرضیه" چه از نظر سیاسی و چه مذهبی با ارسال درخواست و طومارهایی برای مقامات و مسئولان حكومت ایران خواستار آزادی این دو هموطن مسیحی شدند.
ایمان تزلزل ناپذیر این دو دختر مسیحی ایرانی که بخاطر گرویدن به مسیحیت از اسلام با ارتداد و یا دست کم حبس ابد روبرو بودند، برای صدها هزار ایماندار ایرانی که همچون ایشان آزادی خود را بخاطر پیروی از محبت ی که در ایمان به مسیح بدست آورده اند به مخاطره انداخته اند مایۀ بسی دلگرمی و قوت قلب بوده است.
این دو شهروند مسیحی به آزادی که مولفه های آن همچنان در بند اسیر است قدم نهادند. این در حالی است كه اكنون آنان بسیار نحیف و رنجیده و در شرایط بد جسمی بسر میبرند که بخاطر عدم رسیدگی پزشک در زندان میباشد.
به گزارش fcnn ، سازمان ایلام که این خبر را منتشر نمود به نقل از کشیش سام یقنظر گفت: "مریم و مرضیه" الهام بخش همۀ ما شدند. عشق آنها به خداوند عیسی و وفاداریشان به خدا شهادت بسیار متحیرکننده ای است.
وی افزود: "با اینکه در زندان سلامت جسمانی آنان بسیار صدمه دیده است، لیکن همانطور که از ایشان انتظار میرفت امانتدار خوب خداوند بودند و در این راه درحضور خداوند شاد و خرسند هستند."
بنابر اظهارات ایلام: " و بر طبق گزارشها، علیرغم فشارهای وارده از سوی مقامات در طول جلسات سخت بازجویی و دادگاهی، این دو شهروند مسیحی از انكار ایمان خود سرباز زده اند.
مریم و مرضیه پس از آزادی از زندان بسیار کوتاه اعلام کردند: " کلمات قادر به بیان تشکراتمان از خداوند و ایماندارن مسیحی که برای آزادی مان در دعا و فعالیت بودند نیست."
مریم رستم پور ۲۷ ساله و مرضیه امیری زاده ۳۰ ساله كه نزدیک به ۱۰ سال پیش، از اسلام به مسیحیت گرویده بودند، در تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۱۳۸۷( ۵ مارچ ۲۰۰۹ ) بخاطر اعتقادات و باورهای دینی اشان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مدت ۲۵۹ روز را در زندان اوین بسر برند.
شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان FCNN، از تمامی کسانی که توجه عمیق به این مسئله نشان دادند و به طرق مختلف برای این موضوع در دعا و تلاش بودند، از سوی این دو خواهر مسیحی قدردانی و تشکر میکند.
مصائب "مریم و مرضیه" در واقع جدایی های عقیدتی و مذهبی را شکست و بدن مسیح را در یکپارچگی و دعا گرد هم آورد. ما همراه با تمامی مسیحیان آزادی این دو خواهر كلیسایمان را جشن میگیریم و از شما میخواهیم برای ایمنی ایشان در خارج از زندان، بهبود سلامت جسمی و روحی و برای حمایت از كلیسا ی ایران و ایماندران داخل در دعا باشیم.

۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه

بيانيۀ شاهزاده رضا پهلوی در مورد ناديده گرفتن حقوق انسانی اقوام ايرانی



Image and video hosting by TinyPic



Image and video hosting by TinyPic

هم ميهنانم،
اعدام بی رحمانه ی احسان فتاحيان باری ديگر گوهر ضد انسانی و جَنَم ضد ايرانی ولايت مرگ وجهل را نمايان کرد؛ اين حکومت اشغال گر و ايران ستيز که برای بر جا ماندن خود دست به هرگونه پليدی و جنايتی می زند و در عين حال مدعی برخورداری از برترين حقيقت ها نيز است،آيا به راستی حق را نمايندگی می کند؟ آيا طی اين سی سال هرگز انسان را رعايت کرده است؟آيا طی اين سی سال هرگز ايرانيت را به جا آورده است؟ پرسش اين است: اين ها برامده از کدامين وحشت سرای تاريخ،برخاسته از کدامين سنت و مکتب اند که از هنگام ورود ناگوار اش به خاک ايرانزمين،برای ايران و ايرانی جز رنج و درد و مرگ هديه ی ديگری نداشته و چيزی، جز رگبار اندوه وطوفان بيم نبوده است؟ايرانيان،آنچه که خمينی پايه گذاشت و کسانی، غرقه در نوستالژی خون و خشونت، امروز از آن به راه طيبه ی امام ياد می کنند و خواهان بازگشت تام و تمام به آن اند، يک نظام آپارتايد محض بود که برترين ويژگی اش، تا به همين امروز، بخش کردن انسان ها به خودی و غير خودی، و يا، کافر ومومن بوده است؛ کافر، و يا غير خودی، هر آن کس است که خواستار حق است و معترض وجستجوگر آزادگی و آزادی، و مومن نيز کسی ست که به پشتيبانی کورکورانه از اقلیت حکومتی برخيزد و خارج از مدار نَفَس گير ولايت گام ننهند، چرا که جز اين، شايسته ی بزرگ ترين کيفر ها خواهد بود.
هم ميهنانم،
نظام آپارتايد ولايی که سيادت و سروری يک طيف غير مولد را بر همه ی ديگر قشر ها و گروه های اجتماع رسميت بخشيده است، برای خود حق مطلق تفسير و روايت در همه ی زمينه های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سياسی و دينی قائل است و با تکيه به اين حق مطلق، که اصولا ناقض هر گونه برداشت اصيل از مفهوم حق است، هر آن کس را که مطابق منافع او عمل نکند،محارب، مفسد و مُرتد ناميده و در نهايت به حذف و نابودی فيزيکی اش دست می زند.در اين ميان آن دسته از هم ميهنان ما که بطور آشکار از آئين و مکتب ولايت محوران حکومتی پيروی نمی کنند، هدف فشارها و تبعيض های دوگانه هستند؛ در کناردراويش و عارفان ميهن ما که حکومت فقيهان از هيچ فرصتی برای پايمال کردن حقوق اوليه ی آنان چشم پوشی نمی کند، دو تا از شريف ترين و بلند آوازه ترين تيره های قوم ايرانی، يعنی بلوچ ها و کردها، بزرگ ترين رنج ها رادر اين سی سال برده اند. آن ها از هر غير خودی ای غير خودی تر شمرده شده اند، و اين در حالی ست که تاريخ ايران بدون اين راستين ترين فرزندان ايرانزمين پنداشتنی نيست و اصولا تمدن ايرانی هرگز هيچ يک از فرزندان خود را غير خودی ندانسته و امروز نيز نمی داند؛
عزيزانم،
در فردای برچيده شدن اين نظام آپارتايد و اشغالگر که جز ويرانی ايران و خواری ايرانی دستاوردی نداشته است،همه ی فرزندان کوروش برای ايرانی آباد و آزاد، شانه به شانه ی هم خواهند کوشيد ودر زير آسمان آبی ايرانشهر، همه ی ايرانيان پاک نهاد با هم در شادمانی و آسايش و آشتی خواهند زیست.
هم ميهنان،
شک نکنيم: در ايرانی که از دست اغيار بد نهاد باز اش خواهيم ستاند، هيچ کس بر هيچ کس برتری نخواهد داشت.مرگ اجباری و نابهنگام احسان عزيزم را از سوی ملت بزرگ ايران به خانواده ی گرامی و همه ی بازماندگان و دوستان اش تسليت می گويم و خود را در اندوه بزرگ شان شريک می دانم؛ خون او به هدر نخواهد رفت، وايرانزمين نام يکايک فرزندان دلير اش را در حافظه اش ثبت خواهد کرد.
خداوند نگهدار ايران بادرضا پهلوی
٢٣ آبان ماه١٣٨٨