۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

پوستر های تظاهرات 13 آبان

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic


روز 13 آبان بزرگترین تظاهرات دانش اموزان ایران زمین

مکانها :

سفارت روسیه
سفارت انگلیس

سفارت چین سفارت فرانسه


سي سال پيش در چنين روزي يک عده دانشجوي نادان با گروگانگيري سفارت آمريکا بلايي به سر اين مملکت عزيز آوردند که نمونه اش در تاريخ ايران کمتر پيدا مي شود. گروگانگيري سفارت آمريکا عامل اصلي جنگ ايران و عراق بود و جنگ ايران و عراق هم علاوه بر خسارت عظيم جاني و مالي همراه با مرثيه ها و فلاکتهاي بعدي آن عامل اصلي سفت و محکم شدن ولايت مطلقه وقيح شد و نتيجه اش هم حال و روز وخيم ملت ايران است. چرا مراسم و راهپيمايي روز 13 آبان که قاعدتا حکومت نمي‌تواند آن را منع کند توسط سبزها به کار گرفته نشود. کافي است سبزها با شعار محکم مرگ بر روسيه به طرف سفارت پليد روسيه رفته و اي کاش مي‌شد نمادين هم که شده است آن را اشغال کرد و به آتش کشيد. تسخير اين لانه زالو که بزرگترين فروشنده اسلحه و آدمکشي در دنيا هم لقب گرفته است از بزرگترين خدمتها به بشريت و به خصوص ملت شريف ايران است. نبايد بگذاريم اين جنبش خوشرنگ و زيباي سبز سرد شود. آنقدر اسلحه و مهمات و هواپيماهاي روسي توسط عراقي ها در طول جنگ بر عليه ايران استفاده شد و هموطنان ما راکشت که سيلاب خون آن به همراه جنايات بعدي حکومت ولايت وقيح ايران مي تواند در يک روز ساختمان منحوس سفارت روسيه را به همراه کارکنان الکلي آن غرق کرده و جا را براي کشورهاي حامي حقوق بشر باز نمايد. حاکمان غاصب ايران بايد بدانند که بعد از خيانت و تقلب عظيم به مردم خودشان روز خوش نخواهند ديد. وعده ما سبزها، 13 آبان به طرف سفارت روسيه

۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه

سالروز شاه شدن داريوش بزرگ بر ایران و ایرانیان مبارک باد


Image and video hosting by TinyPic


داريوش هخامنشي پسر ويشتاسپ از بزرگان پارس در نخستين روز از جشنهاي مهرگان( پس از تطبيق با تقويم ميلادي؛ دوم اكتبر) در سال 522 پيش از ميلاد، شاه ايران شد.
در دوران حكومت 36 ساله داريوش بزرگ، قلمرو ايران از دره سند ( Indus) تا سواحل ليبي در افريقا، و از شمال درياي مرمره ( Thrace در اروپا ) تا كوههاي پامير در آسيا شامل همه خاورميانه امروز، آسياي ميانه، قسمتي از آسياي جنوبي، قفقاز ، مصر و قسمتي از سودان بود كه به استانهاي متعدد (ساتراپي) تقسيم شده و مستقيما زير نظر حكومت مركزي و بر پايه قوانين واحد اداره مي شدند و به آن قسمت كه سه طايفه ايراني در آن سكونت داشته، داراي نياكان و فرهنگ مشترك بوده و آيين هاي نوروز را گرامي داشته و يكسان برگزار كرده اند "ايران زمين" گفته اند(مادها از « ري » به سمت غرب و شمالغربي از جمله كردها و آذري ها، پارسها از منطقه ري به جنوب تاجزاير خليج فارس و از شرق تا آن سوي هندوكش و انتهاي بدخشان، و پارتها در شمال شرقي).
مصر ساتراپي ششم ايران بود.
كوروش بنيادگذار كشور ايران بوده است، ولي ناسيوناليسم ايراني با داريوش بزرگ به دنيا آمده است. كوروش، جهاني فكر مي كرد و يك جامعه مشترك المنافع متساوي الحقوق به مركزيت " ايران زمين " به وجود آورده بود و مداخله در امور داخلي اعضاي اتحاديه را روا نمي داشت.
داريوش بزرگ در كتيبه هايي كه از او باقي مانده اند با ستايش اهورا مزدا (خدا) كه زمين و آسمان و بشر و شادي ها را آفريده است ، شاهي خود بر اين سرزمين پهناور را كه مردان خوب و اسبان خوب (مقصود ارتش خوب) دارد از عنايات او دانسته است و در يكي از كتيبه هايش از اهورا مزدا خواسته است كه " ايران زمين " را از آفت دروغ و بلاي خشكسالي در امان دارد.
از كارهاي مهم داريوش ايجاد آبراهي ميان درياي سرخ و رود نيل بود كه خليج فارس را به درياي مديترانه متصل سازد. كار مهم ديگر او دستور ساختن تخت جمشيد بود كه شاه نشين ايران زمين باشد ( پايتخت اداري ايران شهر شوش بود) . ايجاد يك سپاه هميشه آماده در مركز كه تا رسيدن ساير واحدهاي ارتش از شهرستانها و نقاط دور دست کشور ، بتواند در برابر هر گونه تهاجم ناگهاني ايستادگي كند اقدام مهم ديگر او بود. ضرب سكه زر و سيم، مخصوصا سكه هاي طلاي تقريبا خالص موسوم به دريك ـ داريك ـ در سال 515 پبش از ميلاد ابتكار مهم داريوش اول بود. تاسيس پستخانه، دادگاه، كودكستان و دبستان ( منحصر به پسران) و وضع قوانين و تعرفه مالياتي و ايجاد يك نيروي دريايي در خليج فارس چند نمونه ديگر از كارهاي داريوش بزرگ به شمار مي آيد. آمريكاييان 23 قرن بعد هنگام تاسيس پستخانه دولتي (فدرال) اين كشور همان شعار داريوش را بر سر در آن حك كردند كه باد و باران مانع كار چاپارها نخواهد شد. داريوش ميان شوش و ساحل مديترانه نوعي جاده آسفالته كشيده بود كه اخيرا قسمتي از آن به دست آمده است. اقدام نظامي بي سابقه داريوش انتقال 24 هزار سوار و پياده با كشتي از شرق مديترانه به ساحل آتن در يونان (800 كيلومتر مسافت) بود.
داريوش كه با آتوسا دختر كوروش بزرگ ازدواج كرده بود در سال 486 پيش از ميلاد درگذشت و پسرش خشايارشا نوه كوروش بر جاي او نشست که سياست پدر را عينا دنبال کرد. داريوش در نقش رستم مدفون شده است.
برخي مورخان شاه شدن داريوش را 16 مهر (هشتم اكتبر)، آخرين روز آيين هاي مهرگان (روز اصلي مهرگان) نوشته اند. در آن زمان مراسم مهرگان شش روز ادامه داشت. آيين هاي مهر (جشن هاي مهرگان) پس از نوروز مهمترين اعياد ملي ايرانيان بوده است.
از زمان داريوش بود كه مدارس، پس از آيين هاي مهرگان آغاز بكار كرده اند كه اين رسم از طريق يونان به سراسر جهان منتقل شده است. گرچه در بعضي كشور به ملاحظات اقليمي ،مدارس چند روز جلوتر آغاز بكار مي كنند. هدف اصلي از مدارس در ايران عهد هخامنشي عمدتا تدريس اخلاقيات، تندرستي، سواري و تيراندازي و سرانجام انتخاب مستعدترين كودكان براي خدمت در ارتش بود. به نوشته مورخان رومي (به نقل از يونانيان) ، آموزگاران ايراني در دبستانها به كودكان مي آموختند كه اقتدار و عظمت وطن و حفظ تمدن آنان بستگي به آن دارد كه دوست و متحد باشند و ارتشي شكست ناپذير داشته باشند.

*****
روزهاي ماه در ايران باستان داراي نام خاص بودند كه روز شانزدهم هر ماه روز مهر بود. بنابراين روز مهر در ماه مهر (شانزدهم) مهمترين روز آيين هاي مهرگان بوده است. آيين هاي مهر (جشن مهرگان) پس از نوروز مهمترين اعياد ملي ايرانيان بوده است كه نوروز با بهار و شكوفه و نويد بركت آغاز مي شد و مهرگان به خاطر پايان جمع آوري محصول و آغاز شش ماهه شبهاي طولاني تر و سرما.
مهرگان آيين هاي سپاسگزاري به درگاه خداوند بوده است كه آن همه نعمت ارزاني داشته و نيز تحكيم دوستي و محبت ميان ايرانيان. در ايام مهرگان مهماني هاي بزرگ برپا مي شده و پذيرايي با انواع ميوه رسم بوده ولي به درستي معلوم نيست كه از چه زمان پذيرايي با آش رشته مرسوم گرديده است. همچنين به درستي روشن نيست که از چه زمان " روز مهرگان " را به چهاردهم مهر ماه منتقل کرده اند و چرا؟ .


Image and video hosting by TinyPic

طرز نشستن، لباس داريوش بزرگ ، صندلي و چوبدست او نشانه تمدن عظيم و پيشرفته ايرانيان در 25 قرن پيش است كه جهان را شگفت زده كرده است. بايد ديد كه چه عواملي ما را به قهقرا برده است و در صدد جبران برآمد

Image and video hosting by TinyPic
اين ايران را داريوش بزرگ به ميراث گذارد

Image and video hosting by TinyPic

كتيبه دعاي داريوش براي ايران، اين كتيبه كه عكس آن در بالا درج شده است 25 قرن عمر دارد و نشانه علاقه عميق داريوش به وطن مشترك ما است

۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

نوزادفروشی در ایران 3میلیون



Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

پرستار یکی از بیمارستان های تهران با بیان این مطلب به سرمایه گفت: «دلالان و واسطه ها پس از شناسایی نوزادانی که ناخواسته یا نامشروع به دنیا می آیند اقدام به خرید و فروش آنان می کنند. »

مریم با بیان اینکه «این اتفاق در بیمارستان های دولتی و بزرگ و بیمارستان هایی که زایشگاه دارند، بیشتر رخ می دهد»، ادامه داد: «در این بیمارستان ها به دلیل بالاتر بودن تعداد نوزادان متولد شده در مقایسه با بیمارستان های خصوصی و کوچک، شناسایی افراد سخت تر است که این امر مهمترین دلیل بالاتر بودن آمار خرید و فروش نوزادان متولد شده در مراکز دولتی است. »

وی بالا بودن هزینه های وضع حمل در بیمارستان های خصوصی را از دیگر دلایل پایین بودن آمار خرید و فروش نوزادان در این مراکز دانست و تصریح کرد: «هزینه وضع حمل در بیمارستان های خصوصی بین سه تا پنج میلیون تومان است در حالی که این قیمت در مراکز دولتی در صورت بیمه بودن اشخاص رایگان و در صورت نبود بیمه حدود 500 هزار تومان است. از این رو خرید و فروش نوزادان در این مراکز با توجه به هزینه بالای وضع حمل به ندرت صورت می گیرد.»

وی افزود: «در برخی از بیمارستان ها دلالان با پرداخت مخارج بیمارستان به زنان باردار، به عنوان پیش قسط، نوزادان را
پیش خرید کرده و سپس نوزادان خریداری شده را با قیمت کلان به زوج های نابارورمی فروشند. »

وی ادامه داد: «برخی از دختران جوان فریب خورده چون برای سقط جنین به پزشک دسترسی ندارند و با راه های سقط جنین نیز آشنا نیستند، روزهای نزدیک به زایمان به بیمارستان مراجعه می کنند. دلالان به این دختران پیشنهاد می کنند به ازای پرداخت هزینه های بیمارستان آنان را از دردسرهای ناشی از بچه دارشدن خلاص کنند.»

وی گفت: «خانواده این دختران اکثراً از وضعیت آنان با خبر نیستند. این دختران بدون اعضای خانواده و تنها به بیمارستان مراجعه می کنند، از آن گذشته برخی از این دختران حتی چند ماه قبل از زایمان در خارج از خانه به سر برده و اغلب بعد از زایمان نیز از بیمارستان می گریزند. »

کودکان کار ارزان ترند
به گفته یک مددکار اجتماعی «تشریفات سخت اداری سازمان بهزیستی برای والدین علاقه مند به پذیرش فرزند، آنها را مجبور می کند برای فرزندخواندگی کودک موردنظرشان، مبالغ بالایی به دلالان یا فروشندگان نوزادان پرداخت کنند.»

نجمه شهبازی فقر را عامل اصلی فروش نوزادان از سوی والدین دانست و افزود: «خانواده هایی که دست به این کار می زنند اغلب تحت تاثیر یک بحران شدید، اقدام به فروش نوزادشان می کنند و در مواقعی نیز مجبور می شوند. این دسته از والدین معمولاً از عواقب تصمیم شان آگاه نیستند و پس از گذشتن از بحران پشیمان شده و درصدد پیدا کردن نوزادشان بر می آیند. در بسیاری از پرونده های فروش نوزاد، مادر عامل این کار بوده که معمولاً این کار را به خاطر طلاق، بیکاری یا زندانی بودن همسر انجام داده است. »

وی با بیان اینکه «متاسفانه طی سال های اخیر خرید و فروش نوزادان در کشور به یک تجارت پردرآمد تبدیل شده است»، اظهار داشت: «فروش نوزاد به خانواده های بدون فرزند بهترین و مطلوب ترین نوع فروش فرزند است چرا که متاسفانه همیشه این گونه نیست و گاهی کودکان برای مقاصد دیگری به فروش می رسند. »

به گفته وی «نوزادانی که به خانواده های بدون فرزند فروخته می شوند بالاترین قیمت ها را دارند و کودکانی که برای ازدواج اجباری و یا کار به فروش می رسند قیمت کمتری دارند. »

وی گفت: «برخی والدین کودکان خود را در اختیار قاچاقچیان مواد مخدر می گذارند تا به این طریق در کار قاچاق مواد مخدر شریک شوند. عده ای هم فرزندانشان را به قاچاقچیان انسان می دهند تا اندام آنها را برای پیوند عضو از بدن های نحیفشان جدا کنند. همچنین برخی والدین فرزندان خود را برای کسب درآمد به گداها اجاره می دهند و ماهانه مبلغی دریافت می کنند. »

درآمد پنج میلیارد تومانی باند فروش نوزادان در اصفهان
هیچ کدام از ماجراهای فروش نوزاد به اندازه ماجرای باند اصفهان پرسر و صدا نبوده است. اعضای این شبکه بزرگ فروش نوزادان، بعد از دستگیری به فروش 145 نوزاد اعتراف کردند.

این باند از یک پزشک، سه ماما، سه پرستار و دو کارمند ثبت احوال تشکیل شده بود. گفته می شود که بسیاری از این بچه های اصفهانی را به کویتی ها فروخته اند. اعضای این باند، نوزادان را 10 میلیون تومان به زوج های نابارور می فروختند. سردسته باند یک پزشک بود. او نوزادان را به محض تولد می فروخت و سه ماما هم خریداران و فروشندگان را شناسایی می کردند. ماجرای این باند هم شبیه بقیه داستان های فروش نوزاد است.

یک طرفش زوج هایی که به خاطر فقر مالی نمی توانستند بچه شان را نگهداری کنند یا دخترانی که ناخواسته باردار شده بودند و سمت دیگر خانواده هایی که در حسرت فرزند می سوختند. ماماها بعد از شناسایی فروشنده ها، دنبال خریدار می گشتند و آنها را از بین زوج های نابارور شناسایی می کردند. پس از شناسایی خریدار و فروشنده، پزشک مربوطه وارد عمل می شد. او با کمک سه پرستارش، زن باردار را در کلینیکش بستری می کرد.

نشانی و مشخصات فروشنده را می گرفت و زایمان را انجام می داد. بعد از زایمان هم حلقه آخر زنجیر، فعالیتش را آغاز می کرد. سردسته باند گواهی تولد جعلی با مهر بیمارستان یا زایشگاه تهیه می کرد و آن را به اعضای باند در اداره ثبت احوال می داد. دو عضو این باند که کارمند ثبت احوال بودند با مدارک جعلی تولد نوزاد و مدارک زوج خریدار به نام آنها برای نوزادان شناسنامه صادر می کردند. آنها 10 میلیون تومان از خریدارها می گرفتند، یک میلیون تومانش را به فروشندگان می دادند و بقیه اش را بین خودشان تقسیم می کردند.

اعضای این باند در هفت سال فعالیتشان بیش از پنج میلیارد تومان به دست آورده بودند. به گفته بسیاری از کسانی که در رابطه با خرید و فروش نوزادان دستگیر شده اند بیش تر متقاضیان خواهان نوزاد دختر هستند از این رو قیمت نوزادان دختر تا یک میلیون تومان بیشتر از پسران است.

براساس قانون مساله خرید و فروش نوزاد، جرم انگاری نشده و تنها قضات می توانند کودک را از والدین جدید بگیرند و به والدین اصلی اگر وجود داشته باشند بدهد. اگر خریداران نوزاد از دزدی بودن آن مطلع باشند شریک جرم ربایندگان تلقی می شوند و برای آنها مجازات در نظر گرفته می شود اما اگر در جریان نباشند کودک از آنها گرفته شده و در مراکز نگهداری بهزیستی نگهداری می شود تا دادگاه برای سرنوشت وی تصمیم بگیرد. بررسی قوانین کیفری ایران نشان می دهد که تا آذرماه 1381، قانونی که خرید و فروش کودکان را جرم تلقی کنند وجود نداشته است و فقط در مواد پراکنده قانون مجازات اسلامی نظیر ماده 631 دزدیدن، مخفی کردن یا جابه جا کردن اطفال جرم تلقی و برای آن شش ماه تا سه سال حبس در نظر گرفته شده است.

اما در 25 آذرماه 1381 در نتیجه تلاش های نهادهای مدنی فعال در حوزه کودکان، قانونی 9 ماده ای تحت عنوان قانون حمایت از کودکان و نوجوانان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید که براساس ماده سه آن هرگونه خرید و فروش افراد زیر 18 سال را جرم تلقی و برای مرتکب حبس از شش ماه تا یک سال زندان و یا جزای نقدی از 10 تا 20 میلیون ریال تعیین می شود.

فرآیند فرزند خواندگی
براساس آمار عملکرد سازمان بهزیستی تقریباً سالانه بین 800 تا 1000 کودک به فرزندی سپرده می شوند. این در حالی است که تعداد متقاضیان فرزندخواندگی چند برابر کودکانی است که به فرزندی سپرده می شوند. این امر حاکی از آن است که تقاضا برای دریافت کودک به مراتب بیش از تعداد کودکان قابل واگذاری به خانواده هاست.

از سوی دیگر فرآیند اجرایی فرزندخواندگی مستلزم هماهنگی های بین بخش سازمان بهزیستی، اداره سرپرستی قوه قضائیه، نیروی انتظامی، مراکز درمان ناباروری و سازمان پزشکی قانونی و... است که همه اینها به اضافه فهرست طولانی انتظار برای دریافت کودک، فرآیند فرزندپذیری را برای متقاضیان فرزندخواندگی به طور طبیعی طولانی و زمانبر می سازد.

این مشخصه تقریباً در همه کشورهای دنیا یکسان است. برای مثال در ایالات متحده آمریکا به عنوان کشوری که یکی از بیشترین موارد فرزندخواندگی در آن اتفاق می افتد زمان انتظار برای دریافت کودک به طور متوسط دو سال است. متاسفانه برخی متقاضیان به واسطه درمان های طولانی مدت ناباروری که نتیجه ای نداشته، به دنبال یافتن یک گزینه فوری و آنی و راه های غیرقانونی فرزندپذیری برای بچه دار شدن و جبران زمان از دست رفته هستند که اغلب نتیجه ای برای آنها به همراه ندارد.

والدین متقاضی پس از سال ها درمان ناباروری ناموفق هنگام مراجعه به سازمان بهزیستی با یک نوع شبهه ذهنی مراجعه می کنند که نوزاد دلخواه خود را به خانه ببرند.

مطابق با قانون جاری حمایت از کودکان بی سرپرست مصوب سال 1353، از بین کودکان تحت مراقبت سازمان بهزیستی تنها 15 درصد این کودکان قابل واگذاری به والدین متقاضی فرزندخواندگی هستند. یعنی کودکانی که فاقد پدر، مادر و جد پدری باشند. از این تعداد نیز دو تا چهار درصد کودکانی هستند که دارای معلولیت بوده و اغلب در مراکز شبانه روزی باقی می مانند. با این حال در صورت تصویب لایحه قانون جدید حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست، امکان واگذاری 50 درصد از کودکان تحت مراقبت فراهم می شود که این می تواند پاسخ مناسبی برای درخواست های متعدد متقاضیان فرزندخواندگی باشد. تا زمانی که این قانون اصلاح و به تصویب نرسد زمینه تغییر در ساختار اجرایی فرزندپذیری محدود خواهد بود و پاسخ لازم برای انبوه متقاضیان فراهم نخواهد شد.

تا 200 هزار تومان قیمت داروهای سقط جنین
«هم اکنون داروهای سقط جنین در بازار غیرقانونی خرید و فروش دارو به بهایی از 25 تا 200 هزار تومان و حتی بیشتر به فروش می رسند. » پرستار یکی از بیمارستان های تهران با بیان این مطلب به خبرنگار ما گفت: «این داروها که اغلب به صورت آمپول مورد استفاده قرار می گیرند اگر به صورت قانونی و با نسخه پزشک تجویز شوند قیمتی بین سه تا پنج هزار تومان دارند.»

مینا شکوهی ادامه داد: «با توجه به غیرقانونی بودن سقط جنین در کشور- مگر در موارد خاص و آن هم با نظر پزشک معالج- فروشندگان داروهای سقط جنین را در بازار به چندین برابر قیمت واقعی به متقاضیان می دهند. » یکی از فروشندگان این نوع داروها در باره علت قیمت بالای داروهای سقط جنین به خبرنگار ما گفت: «خرید و فروش داروهای سقط جنین ممنوع است و عرضه این داروها خطر زیادی برای ما دارد بنابراین باید درآمد حاصل از فروش داروهای سقط جنین به ریسک کار بیارزد. »

وی افزود: «عوامل زیادی در تعیین قیمت این داروها موثر است. به عنوان مثال وقتی مردی به تنهایی برای خرید داروی سقط جنین مراجعه می کند معمولاً این دارو را برای همسر قانونی اش می خواهد بنابراین ما این دارو را با قیمتی بین 25 تا 100 هزار تومان به وی می فروشیم. اما در مواردی که بارداری غیرقانونی و نامشروع است، دختر و پسر هر دو با هم مراجعه می کنند که در این صورت قیمت را بالاتر می بریم. معمولاً این افراد به دلیل نیاز، برای پرداخت پول چندان چک و چانه نمی زنند. » یک ماما نیز در این رابطه به خبرنگار ما گفت: «مراجعان سقط جنین به دو دسته تقسیم می شوند؛ برخی از مراجعان مدعی اند در دوران عقد و نامزدی باردار شده اند و برخی دیگر به دلیل داشتن فرزند زیاد و یا درآمد پایین قادر به نگهداری از فرزند دیگری نیستند.

دسته اول هیچ گاه علاقه ای به نشان دادن شناسنامه خود ندارند و وقتی ماما برای رویت شناسنامه آنها اصرارکند، دیگر به مطب باز نمی گردند. برخی زنان نیز حتی با داشتن تنها یک فرزند خواهان سقط فرزند دوم خود هستند. آنان به دلایلی مانند تورم، اجاره بالای خانه، درآمد پایین همسر و... داشتن فرزند دوم را یک کابوس می دانند. »

شیعه نیور

بخشنامه جدید

Image and video hosting by TinyPic


Image and video hosting by TinyPic


دیروز بخشنامه‌ای‌ به بوتیک‌ها ارسال شد با این مضمون: «نمایش عمومی کروات و پاپیون ممنوع است. مانکن‌ها باید بدون سر باشند و برجستگی‌های بدنشان معلوم نباشد و...» خوب بود اما نه کامل.

نکات تکمیلی در زیر می‌آید:

بخش‌نامه به میوه‌فروشی‌ها:

نمایش عمومی هویج و بادمجان ممنوع است
خیار تنها با ارائه‌ی سند ازدواج و پس از استعلام فروخته شود
خیره شدن به هلو ممنوع است

بخش‌نامه به قنادی‌ها:

فروش Doughnut به هر شکلی ممنوع است

بخش‌نامه به لوله‌کشی‌ها:

لوله‌کشی ممنوع است

بخش‌نامه به دوچرخه‌سازی‌ها:

باد کردن لاستیک با تلمبه ممنوع است

بخش‌نامه به راه آهن:

ورود و خروج قطار به تونل ممنوع است
تبصره: در صورت لزوم، قطار فقط تا انتهای واگن اول به تونل وارد شود


بخش‌نامه به فرودگاه‌ها:

در لحظه‌ي Take Off نبايد نوک هواپيما بلند شود

بخش‌نامه به زنــدان‌ها:

تــجـا‌و‌ز بلامانع است

با تشکر از شراره ایران

منتظری: ‏اميدوارم تا دير نشده مسئولين به خود آيند


Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

بسم الله الرحمن الرحيم ‏

‏حضور محترم مجمع زنان اصلاح طلب
‏‏ضمن عرض سلام و تحيت؛ مطالعه مطالب ارسالى شما موجب نگرانى و تأثر‏ ‏بيش از پيش اين جانب گرديد. نگرانى هاى شما از حوادث و فجايع جارى و‏ ‏عواقب آن و اعمال خلافى كه متأسفانه به نام دين و حاكميت دينى انجام شده‏ ‏و مى‎شود، و همچنين انتظارات شما و ساير اقشار جامعه از مراجع محترم و‏ ‏علماى بلاد و جامعه روحانيت كه بايد مدافع حيثيت دين و مذهب و ملجاء و‏ ‏پناهگاه مردم مظلوم باشند كاملا به حق و بجاست. دفاع از اسلام و حمايت‏ ‏از مظلوم - علاوه بر بيان احكام حلال و حرام - وظيفه اى است كه از جانب‏ ‏معصومين (ع) در زمان غيبت حضرت ولى عصر ارواحنافداه بر عهده عالمان‏ ‏دين گذاشته شده است.

‏اينجانب در حد توان، و بنابر احساس مسئوليت و وظيفه انسانى و شرعى ،‏ ‏در رابطه با حوادث و فجايع پس از انتخابات و تضييع حقوق معترضين به‏ ‏نتيجه انتخابات اخير و ضرب و شتم و كشتار عده اى بيگناه و نيز‏ ‏دستگيرى تعداد زيادى از نخبگان و فعالان سياسى و اعتراف گيريهاى‏ ‏اجبارى و خلاف شرع و هتك حرمت افراد با پخش مصاحبه هاى بى مايه ‏ ‏تلويزيونى مطالبى را عنوان نموده ام ; به اميد آن كه در جهت اصلاح امور و‏ ‏تنبه مسئولين مربوطه و جبران اعمال خلاف گذشته و بازگشت آرامش به‏ ‏جامعه و نيز اعتماد مردم به حاكميت منشأ اثر باشد.

‏مجددا به مسئولين مربوطه تذكر مى‎دهم از سرنوشت حكومت شاه و ساير‏ ‏حكومتهاى استبدادى در جهان عبرت بگيرند. در دنياى امروز با ايجاد‏ ‏خفقان و رعب و وحشت و جو پليسى و بگير و ببند منتقدان و پر كردن‏ ‏زندانها از انديشمندان و آزادى خواهان و اجبار نمودن آنان به اعتراف و‏ ‏اقرار نسبت به امور خلاف واقع نمى توان حكومت نمود. در حكومتى كه‏ ‏نخبگان منتقد و فعالان سياسى در زندان و تحت فشار و محروميت بوده و‏ ‏مداحان تملق گو و چاپلوسان، مورد تأييد و تكريم باشند، جامعه و مردم‏ ‏هرگز به فلاح و سعادت و رشد و ترقى راهى نخواهند يافت.

‏در ضمن آنچه را در شكوائيه خود در مورد فرزندان آورده ايد، به‏ ‏عزيزتان بگوييد يكى از اهداف آفرينش ، امتحان افراد است كه چه كسانى‏ ‏بهترين اعمال را دارند. خداى عزيز در آيه دوم سوره ملك مى‎فرمايد: (الذى خلق الموت والحيوة ليبلوكم ايكم احسن عملا) يعنى خداوند‏ ‏مرگ و زندگى را آفريد تا افراد آزمايش شوند كه چه كسى بهتر عمل‏ ‏مى‎كند. عده اى با رياست و حاكميت امتحان مى‎شوند تا معلوم شود در‏ ‏عمل تا چه حد پايبند ارزش ها خواهند ماند; و اين كه آيا خود و مقامات‏ ‏دنيوى را فداى ارزش ها مى‎نمايند و يا ارزش ها و اعتقادات را در خدمت‏ ‏مقامات و اميال چند روزه خود مى‎خواهند; و همچنين عده اى با محروميت و‏ ‏مظلوميت امتحان مى‎شوند تا معلوم شود در راه انجام وظيفه و دفاع از‏ ‏حقوق خود و ديگران تا چه حد صبر و استقامت مى‎كنند، كه در اين صورت‏ ‏طبق وعده الهى اجر بى حساب خواهند داشت؛ و يا اين كه مأيوس مى‎شوند‏ ‏و صحنه را براى قدرت طلبان خالى مى‎نمايند.

‏اميدوارم تا دير نشده مسئولين ما به خود آيند و روش و شيوه خود را تغيير‏ ‏دهند و اشتباهات گذشته را جبران نموده و فاصله بين مردم و نظام را با‏ ‏اخلاق كريمه و تأسى به معصومين (ع) از بين ببرند.

‏‏توفيق شما را در انجام وظائف شرعى و ملى و همچنين صبر و پايدارى شما را‏ ‏از خداوند بزرگ مسألت دارم.

‏‏7 مهرماه 1388 - 9 شوال 1430‏
‏قم المقدسة - حسين‏على منتظری

۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه

تولدهای مهر ماه

Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

بیانیه شماره 13 موسوی


Image and video hosting by TinyPic

Image and video hosting by TinyPic

بسم الله الرحمن الرحیم

راهپیمایی روز قدس امسال در روند حوادث چند ماه گذشته بدون تردید یک نقطه عطف محسوب می‌شود. نتایجی بسیار مبارک از آنچه در این مناسبت اتفاق افتاد انتظار می‌رود که مختص به یک سلیقه و یک گرایش نیست، بلکه فضلی عام و دستاوردی برای تمام کسانی است که در این سرزمین ریشه دارند، حتی اگر برخی از آنها به خاطر پیشداوری‌های نادرست اینک و امروز نتوانند این نعمت و رحمت را لمس کنند.

این برکت، میوه دوراندیشی‌های امام بود. او بارها به ما می‌گفت بنیان‌های درست را چنان بگذارید که پس از شما اگر خواستند هم نتوانند آنها را خراب کنند. شاید ما نتوانسته باشیم حق این رهنمود را به درستی ادا کنیم، ولی او خود در سیره‌اش این‌گونه عمل می‌کرد؛ تمامی ستون‌های جمهوری اسلامی را بر پایه‌هایی از اعتماد مردم برافراشت و علاوه بر آن در هر سال چندین سنت و میعاد برای حضور عملی آنان در صحنه قرار داد، تا كسی قادر نباشد این شالوده را دیگرگون كند.

روز قدس از جمله این میعادهاست. با چنین سنتی نمی‌توان مردم را از صحنه دور کرد. با چنین دعوتی نمی‌توان بدون تامین و ترویج عدل در داخل به وقوع ستم در دور دست معترض بود. آن گاه او این مناسبت را نه فقط مختص به فلسطین، که روز مستضعفین و اسلام نامید تا کمترین شائبه‌ای باقی نگذارد. اینک ارزش اهتمام آن پدر دلسوز برای پر کردن مستمر صحنه از حضورهای میلیونی مردم معلوم می‌شود.

سی سال پیش از این امام ما از مسلمانان جهان خواست با حفظ تعدد و تفاوت‌هایشان بر روی درد مشترکی که تمامی آنان را می‌آزرد همصدا شوند. چقدر این پیام با سخن امروز ما نزدیک است؛ اسلام نگفته است برای آن که وحدت پیدا کنیم باید مثل هم بیندیشیم. آن وحدتی که ما بدان دعوت شده‌ایم در عین قبول تفاوت‌هاست و قدس روزی است كه مسلمانان باید با تحمل تنوع در دیدگاه‌های خود درمان دردهای مشترك‌شان را دنبال کنند. از این روست که اگر این مناسبت به یک پسند سیاسی تعلق یابد سال به سال شکوه خود را از دست می‌دهد؛ آثاری که برایش آرزو شده است باقی نمی‌گذارد و دیگر نمی‌تواند روز اسلام و روز مستضعفان باشد.

آرمان این روز آن است که رنگ‌های گوناگون را آمیخته با یکدیگر به صحنه بیاورد. روز قدس امسال ما این گونه نبود، اما برای چنین چیزی بود. اتفاقا اینجانب آخرین جمعه از رمضان امسال را در میان کسانی حاضر شدم که جمعی از آنان با مشت‌های گره کرده به پیشوازم آمده بودند و برایم آرزوی مرگ داشتند. در مسیر پرهیاهویی که بایکدیگر همراه شده بودیم سیمایشان را مرور می‌کردم و می‌دیدم‌ که آن چهره‌ها را دوست دارم. و می دیدم پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. همه باید با هم کامیاب شویم، اگرچه برخی مژده این کامیابی را دیرتر درک کنند.

از قضا آنها که از رخدادهای قدس امسال احساس شکست ‌می‌کردند بیشترین بهره را از آن بردند. آنها به واضح‌ترین شکل دریافتند که سه ماه خشونت بی‌سابقه کمترین اثری در حضور مردم به جای نگذاشته ، بلکه آن را فراگیرتر کرده است. اگر فرصت روز قدس نبود چه بسا تا چند ماه دیگر که میقات بهمن فرا برسد، آنان بی‌نتیجه و پرخطا بودن سیاست‌های خود را ملاقات نمی‌کردند و زمانی با هزینه‌های سنگین عملکرد خود روبرو می‌شدند که برای چاره‌ کردن بسیار دیر بود.

خشونت چاره ساز نیست. ادخلوا فی السلم کافه؛ همگی در مسالمت وارد شوید. خشم مرکبی است که سوار خود را به زمین می‌زند. درمقابل رفتارهای زشت امنیتی و تحریک‌های مدوام تبلیغاتی مردم حق دارند عصبانی شوند، اگرچه این حقانیت تغییری در تبعات خشم آنان ایجاد نمی‌کند. ما به اندازه‌ای که از خود صبر و خرد نشان بدهیم از کوشش‌هایمان نتیجه می‌گیریم و اگر به سوی تندروی‌های بی‌‌دلیل بلغزیم چه بسا که حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم. مردم ما از آن رو خود را شایسته رفتارهایی مناسب‌تر از سوی حاکمان می‌بینند که هوشیار و خردمندند،‌ و خردمند کسی است که نه فقط میان خوب و بد، بلکه میان خوب و خوبتر و بد و بدتر تمیز بدهد.

خوبتر از نتایجی که در روز قدس به دست آوردیم هنوز وجود دارد، کما این که بدتر از وضعیتی که از آن رنج می‌بریم و بدان اعتراض می‌کنیم نیز هست. در پیش‌رو و در شرایط تاریخی ما تصویر روشنی از نتایج رفتارهای ساختارشکنانه نیست. همان‌گونه كه در نامه فرستاده شده برای تمامی مراجع تقلید به عرض رسید افغانستان و عراق دو عبرت بزرگ در دو سوی سرزمین ما هستند که هرگز نباید آنها را از نظر دور کنیم. البته این عبرت‌ها ما را از استیفای حقوقمان منصرف نمی‌کنند، زیرا ما آن صبوری و دانایی را داریم که بدون پرداختن چنین هزینه‌‌های سنگینی سرنوشت خود را بهبود ببخشیم.

آن چیزی که می‌تواند این هدف بزرگ را محقق کند پایبندی به شعارهای زرینی است که انتخاب کرده‌ایم. هیچ كلمه‌ای که دوستی و برادری میان مردم را تحت تاثیر قرار دهد به بازسازی هویت و وحدت ملی ما نمی‌انجامد. ما اسلام رحمانی را درمان دردهای خود می‌دانیم و آن چیزی را که اینک به نام دین از سوی بخشی از حاکمیت معرفی می‌شود پوستینی وارونه می‌بینیم.

ما خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی و بازگشت جمهوری اسلامی به اصالت اخلاقی نخستینش هستیم. ما جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را می‌خواهیم، و آنانی را ساختارشکن و هرج‌ ومرج‌ طلب می‌شناسیم که با بهانه و بی‌بهانه از موازین اسلامی عدول می‌کنند و بنا بر امیال شخصی به تعطیل اصول قانون اساسی دست می‌زنند.

فضای سیاسی امروز كشور آن چیزی نیست كه سی سال پیش از این ایرانیان آرزویش را داشتند. مردم اینك از خود می‌پرسند چه چیز ما را از رسیدن به آرمان‌هایمان بازداشت و به شرایط فعلی رساند. این سوالی اساسی است كه جا دارد درباره كوشش‌های امروز و فردای‌ ما نیز پرسیده شود. ما چه باید بكنیم تا سی سال بعد از نو با همین پرسش روبرو نشویم؟

ما تنها در صورتی به این اطمینان می‌رسیم که دستاوردهای سیاسی - اجتماعی خود را به زندگی‌های روزمره‌مان متکی کنیم. در طول یك قرن گذشته مردم ما از این قبیل دستاوردها کم نداشته‌اند، اما همه آنها متکی به مبارزه بوده است؛ تا فضای جهاد و تلاش وجود داشت این دستاوردها زنده بود و همین كه مردم خسته می‌شدند یا تصور می‌كردند باید به خانه‌هایشان بازگردند محصول از میان می‌رفت. مبارزه امری مقدس است، اما دائمی نیست. آنچه دائمی است زندگی است.

این درسی است كه ما از رزمندگان خود در هشت سال دفاع مقدس آموختیم. در آن سال‌ها دو گروه در جبهه‌های جنگ حاضر می‌شدند؛ گروه نخست ایام جنگ را مبارزه كردند و سپس به نظرشان رسید وقت زندگی كردن رسیده است؛ وقت آن كه پول روی پول بگذارند و برج روی برج بسازند. و گروه دوم كه برای معنویتی سرشارتر به جبهه می‌رفتند. آنها برای ایثار کردن عازم جبهه نمی‌شدند؛ می‌رفتند تا از فضای نورانی‌ آنجا بهره‌مند شوند.

شاید برای کسانی که آن فضا را تجربه نکرده‌اند هضم این کلمات آسان نباشد، اما واقعیت دارد. نه آن که ایثار نمی‌کردند؛ نامدارترین قهرمانان ما آنان بودند. اما درمقابل آن گوهرهایی که به دست می‌آوردند باور نداشتند که دارند از خود‌گذشتگی می‌کنند. آنها سال‌های جنگ را زندگی کردند و پس از آن مبارزه‌شان شروع شد؛ مبارزه‌ای آرام برای پاسداری از حیاتی، یا لااقل خاطره حیاتی که چشیده بودند. اگر آنها نبودند ما نمی‌توانستیم هشت سال با دستان خالی بایستیم.

در زمان انتخابات وقتی گروهی از آنان مرا مفتخر کردند و کمیته ایثارگران را به عنوان یکی از فعال‌ترین بخش‌های ستاد اینجانب شکل دادند احساس سربلندی می‌کردم و چون می‌گفتند به امید تجدید نورانیت ایام امام گردهم ‌جمع شده‌اند بار خود را به مراتب سنگین‌تر می‌دیدم. بعید می‌دانم کسی در میان ملت ما باشد که به آنان مباهات نکند. آنها درست در نقطه مشترک سبزی قرار دارند که همه ما را به یکدیگر پیوند داده است.

به تاسی از آنان ما نیز باید راه سبز امید را زندگی کنیم؛ در این صورت همان معجزه‌ای که آنان آفریدند در انتظار ما نیز هست. اهمیت روز قدس امسال در این بود که نشان داد حیات جدیدی که مردم انتخاب کرده‌اند امری گذرا و موقتی نیست. اگر همه در خانه‌هایمان نشسته بودیم و در عین حال این پیام با همین صراحت ابلاغ شده بود دستاورد ما هیچ کمتر نبود.

راه سبز را زندگی کردن یعنی هر روز و همزمان که در خانه‌هایمان و سرکارمان و در کوچه و خیابان و بر سر معیشت‌های روزمره خود هستیم این پیام با غیرقابل انکارترین ندا تکرار شود، آن گونه که مسلمان بودن و ایرانی بودن و این زمانی بودن ما تکرار می‌شود.
وقتی که سخن از تقویت شبکه‌های اجتماعی و یا زندگی کردن راه سبز می‌شود بلافاصله می‌پرسند چگونه؟ همان‌گونه که هستید. سخن از آن نیست شبکه‌های اجتماعی که وجود ندارند را شکل دهیم و قدرتمند کنیم؛ سخن از آن است كه قدرت مردم در شبکه‌های اجتماعی است که به صورت طبیعی و به هدایتی فطری درمیانشان شکل گرفته است. باید اهمیت آنها را درک کنیم.

روز قدس امسال نشان داد این شبکه همچون نوزادی که به راه افتاده باشد با سرعتی باورنکردنی در حال رشد است؛ به زودی سخن گفتن را هم آغاز می‌کند و به زودی بالغ می‌شود و همگان را به تحسین و احترام نسبت به خود وا می‌دارد. آن وظیفه‌ای كه بر عهده ما قرار دارد آن است كه با تكثیر اندیشه‌هایی كه در حوالی آن شكل می‌گیرد و با تذكر دائمی اهمیت این پدیده مبارك از آن پرستاری کنیم.

به همین ترتیب اگر گفته می‌‌شود راه سبز را باید زندگی کرد سخنی پیچیده و تازه‌ای و دعوت به امری ناشناخته نیست. بلکه توجه دادن به همان چیزی است که دارید تجربه می‌کنید، و این که حرکت امروز مردم ما به خلاف عهدهای پیشین، آغاز نوعی از زندگی است. در همصدایی‌ها و پیوندها و چشم‌پوشی‌ها و یکرنگی‌ها و هوشمندی‌ها و سرزندگی‌هایی که ادامه این مسیر مستلزم آن است حظی وجود دارد که زندگی را سرشارتر می‌کند.

علاوه بر آن در دانایی ملت ما قدرتی هست که او را از تحمل بسیاری رنج‌ها بی‌نیاز می‌کند. مردم ما برای استیفای حقوق خود از پرداختن هزینه مضایقه ندارند، زیرا بهشت را به بها دهند و نه به بهانه. اما در عین حال اگر برای نتایجی که از حرکات اجتماعی خود به دست می‌آوریم دوام می‌خواهیم باید شجاعت و فراست را به هم بیامیزیم.

اینک بر اثر سیاست خارجی غلط و ماجراجویانه دولتی که مردم ما بدان دچار شده‌اند کشور در آستانه بحران‌هایی قرار گرفته است که بیشترین خسارت آن را قشرهای محروم خواهند پرداخت. اگر با منطق مبارزه پیش می‌رفتیم شاید ساده‌انگارانه تصور می‌كردیم كه این یک امتیاز برای راه سبز ماست، اما زمانی که می‌خواهیم مسیر سبز را زندگی کنیم چنین نیست.

اینجا کشور ماست و این زندگانی ماست و این ما هستیم که باید نسبت به چنین مشکلاتی نگران باشیم و حساسیت نشان دهیم. اقتصاددانان با اتکا به آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مراجع رسمی همین دولت ده‌ها میلیارد دلار از درآمدهای ارزی کشور را ظرف سال‌های گذشته مفقود اعلام می‌کنند و و مراجعی که باید درمقابل این امر واکنش دهند بی‌تفاوت نسبت به حجم این ارقام که می‌تواند چند ارتش را تجهیز کند در گیرودار یارکشی‌های سیاسی افتاده‌اند.

از کدامیک از آنان انتظار داریم به رنج‌هایی که بر اثر رفتارهایشان بر مردم تحمیل می‌شود اهمیت بدهند؟ اگر ما نسبت به آنچه زندگی در این خاک و بوم را مختل می‌کند حساسیت نشان ندهیم دیگری نشان نخواهد داد؛ كما این‌كه اقتصاددانان ما بیمناك از آن كه سرنوشتی شبیه به معترضین نسبت به وقوع اعمال خلاف اخلاق در زندان‌ها داشته باشند در اعتراض خود كاملا تنها هستند. زمانی مفقود شدن بیست هزار دلار درخزانه كشور برای ساقط كردن یك دولت كافی بود. اما اینك فریادهای اخطار نسبت به گم شدن چنین ارقام گزافی كمترین واكنشی بر نمی‌انگیزد.

اخیرا گروهی از اساتید ایرانی مقیم خارج در نامه‌ای ضمن تشریح برداشت خود از راه سبز امید هر چیزی که منافع ملت ایران را تامین کند هدف این جنبش معرفی کرده بودند. بر این اساس آنان توصیه می‌كردند که با سپاسگزاری از حمایت ملت‌های دیگر ظرف این چندماه از آنها بخواهیم در هیچ تحریمی بر علیه ایران شرکت نکنند. اینجانب نظر آنان را پسندیدم و بر آن صحه گذاشتم، زیرا این نه تحریم یک دولت،‌ بلکه تحمیل رنج‌های بسیار بر مردمی است که مصیبت دولتمردان مالیخولیازده برایشان کافی است. راه سبز را زندگی کردن به این معناست و ما با اعمال هرگونه تحریمی بر علیه ملت خود مخالفیم.

این یک نمونه است. کسی به کسانی که این خواسته را با ما در میان می‌گذارند از ضرورت زندگی کردن راه سبز نگفته بود. ما بقی ما نیز از این ضرورت آگاه باشیم یا نباشیم به هدایتی فطری در همین مسیر هستیم، لذا ضرورت ندارد که این شیوه را به یکدیگر تلقین کنیم؛ تنها کافی است از آن آگاه باشیم و پرستاری کنیم.

زندگی ادامه دارد و افراد موقتی هستند. هر جمعی و جماعتی كه سرنوشت خود را به بود و نبودكسان پیوند زدند سرانجام - حداقل با فقدان او - سرخورده شدند. هرگاه مردمی برای به تنی یا افرادی از همراهان عادی خود امتیازات بی‌دلیل قائل شدند سرانجام تشخیص عقلانی خود را در مقابل خواست آنان واگذار كردند و به جاه‌ طلبان مجال دادند كه در آنان طمع كنند.

مردمی كه می‌خواهند سرپای خود بایستند و حیاتی كریمانه را تجربه كنند جا دارد كه از نخستین قدم‌هایی كه به ناكامی‌‌شان می‌انجامد بابیشترین دقت‌ها پیشگیری كنند. تولد اینجانب نه هفتم مهر كه روز آشنایی با شماست. حتی اگر روز هفتم مهر به دنیا آمده بودم نیز جا نداشت حركت شما به كیش شخصیت آلوده شود. امیدوارم این كلمات مرا صمیمانه و از سر نگرانی و نه یک شكسته‌ نفسی بی‌حقیقت و تعارف‌ گونه تلقی كنید.

برادر شما - میر حسین موسوی


بزرگترین تظاهرات دانش اموزان ایران


Image and video hosting by TinyPic





Image and video hosting by TinyPic

آغاز سال تحصيلي 88-89 بر شما دانش پژویان کوچک و بزرگ فرهیخته و افتخار افرین ایران زمین
مبارک باد
فرزندان ايران زمين

شما دختران و پسران فرهیخته ایران شور شدید خشم شدید
؛ مهر شدید غرقه بخون خویش شدید ؛

اما نشدید خاضع عدو هرگز گرچه بر ا سمان کند مسکن
شیر روباه را نهد کردن مرغ گنجشگ را برد فرمان

من بعنوان پدر یا پدر بزرگ شما بعلت نا آگاهی از مسائل آنروز فکر میکردیم
بهشت برین خواهد شد ما شرمنده شما گلهای میهن هستیم افسوس گذشته برکشتنش برای ما محال
است . اما ای شما شیر زنان وشیر مردان فرهیخته ایران
؛ ساختن آینده روح افزا و آزاد و آباد ایران
بر شماست
؛ ما هدف نداشتیم و نمیدانستیم دنبال چه میگردیم اما شما هدف روشن و بر حق را دارید .
آزادی آزادی و باز هم آزادی بیان و آزادی خوردن و آشامیدن و پوشش و حق ایراد و نقد کردن بدونه
زندان ودارو درفش و سنگ سارو تجاوز چشم جهان به قدرت و اراده شما ای جوانان فرهیخته ایران
دوخته شده ونگران عقب کرد شماست پیروز شوید پیروز شوید وای بر شکست خوردگان .
حال با بازگشائي مدارس و دانشگاهاي ايران نوبت شماست ؛ که به پدران و مادران خود نشان دهيد . که نبايد سال 57 تکرار شود . در آن سالها خميني با کذب و دروغ و گول زدن مردم ساده ايران خوب زيستن را از ايرانيان گرفت . وحکومتی که متعلق به ايراني نيست را بر اين کشور برپاکرد . گروهي از جوانان اين مرز و بوم در سالهاي اوليه اعدام شدند ؛ جواناني که مقطع دبيرستان بودند . گروهي از دانش آموزان مدارس تهران ( البرز ؛ خوارزمي ؛ آزادگان و.....) اينان تمامي همسن و سالهاي شما بودند که ناجوانمردانه در اوين و قصر به دار آويخته شدند . گروهي ديگر در جنگ با عراق جان باختند . اين عزيزان کساني نبودند جز همسن و سالهاي شما و يا به عبارتي ديگر همشاگرديهاي شما . حال با گذشت 30 سال از اين وقايع و فجايع تلخ و کشته و مجروح دادن اين همه بي گناه ايرانيان براي خواست حق خودشان که چيزي جز حق طلبي نبوده بپا خواستند و نتيجه اين حق طلبي را همه شما عزيزان شاهد بوديد و هستيد.

جواناني همسن و سالهاي شما همچون محمد حسن اکبري15 ساله عليرضا توسلي 12 ساله ميثم عبادي 17 ساله آرمان استخري پور 18 ساله سهراب اعرابي 19 ساله کاوه علي پور 19 ساله اشکان سهرابي 18 ساله که خواهان حق خودشان بودند ناجوانمردانه جان به جان آفرين تسليم شدند و خونشان بي گناه ريخته شد زيرا چيزي جز حق طلبي نبوده است .

حال نوبت شما دانش آموزان و دانشجويان غيور ايراني است . که از حق خودتان و حق مردم ايران دفاع کنيد تا شايد حرفهاي را که شما به پدران خود زده ايد را فرزندانتان به شما نگويند . بلکه فرزندانتان با غرور شجاعت ياد شما و به بزرگواري شما و آزادي ايران افتخار کنند

پس بيايد در روز دانش آموز چهار شنبه 13 آبان همه يکصدا فرياد آزادي و حق طلبي سر دهيم تا بتوانيم ايراني آباد و آزاد داشته باشيم .
و ایران را سر بلند
سازید یزدان پاک نکاهدار شما باشد

ما گلهاي خندانيم
فرزندان ايرانيم

ايران پاک خود را
مانند جان مي دانيم

ما بايد دانا باشيم
هوشيار و بينا باشيم

از بهر حفظ ايران
بايد توانا باشيم

آباد باشي اي ايران
آزاد باشي اي ايران

از ما فرزندان خود
دلشاد باش اي ايران

وعده دیدار 13 ابان ساعت 10 صبح

حمید -حامد
6/مهر/ 1388