ملت بزرگ ایرانزمین،
یک و نیم صدۀ پیش، با پیدایش روشنگرانی چون میرزا فتحعلی آخوند زاده و دیگرانی از جَنَم او، جنبش بزرگی در سرزمین ما پا گرفت که اهداف عالیۀ آن را می توان، به ترتیب، در چهار اصل اصیل و هم ارز باز نمود: امنیت، قانون، پیشرفت و مردمسالاری.
تاریخ نگاران به درستی از این جنبش زیر نام هایی چون جنبش روشنگری و یا جنبش بیداری ایرانیان یاد کرده اند. جنبشی استوار بر خِرَدورزی، که الهام از تاریخ درخشان اندیشه و هنر ملی را، با پیوستن به جهان نوین در هم آمیخته بود.
سال ها بعد، این جنبش، با فراز و نشیب هایی که هر کوشش بزرگ انسانی با آن روبرو می گردد، به آن رویداد دگرگون کننده ای انجامید که انقلاب مشروطه نامیده شد. انقلابی، که در نوع خود، نخستین انقلاب بزرگ اجتماعی در خاورمیانه بود.
کارگران، کارمندان، آموزگاران، دانشجویان، روشن اندیشان آزادۀ ایرانزمین،
آنچه که امروز برای ما می تواند از بیشترین اهمیت برخوردار باشد و گوهر روایت و برداشت ما را از آن رویداد یگانه فراهم آورد، نه صرفا لفظ مشروطگی، بلکه درونمایه و مضمون مشروط بودن است. پرسش اصلی این است: مشروط به چه؟
هم میهنانم،
سی سال زیستن در بند و بست قانونی ارتجاعی به ما این درس بزرگ تاریخی را آموخته است که ارزش راستین مشروطۀ نیاکان ما، نه در متمم قانون اساسی، یعنی مشروط کردن رای مردم به «شرع دینی»، بلکه در آن لحظۀ گران ارج تاریخی ای بوده است که آن ها توانستند پادشاهی قدر قدرت را به تمکین در برابر خواست های به حق و قانونی خود وادارند. این امر، بی شک، گامی بزرگ و اساسی بود در راه تاسیس حکومت قانون و سالاری مردم بر مردم.
ایرانیان،
جنبش بزرگ امروز شما، در همان حال که حامل گُسست با فرازهای ارتجاعی تاریخ ماست، به ویژه ارتجاعی که سی سال است «روح تاریک» خود را بر سرزمین خورشید وش ما چیره کرده است، حامل پیوست با نیکی های ملی نیزهست.
جنبش سبز، برایندی از بهترین های تاریخ اندیشه و هنر ماست. برایندی از یک آزادگی ژرف و مهر به راستی که در جان هر ایرانی نهفته است. و این آزادگی و مِهر همان چراغ و آتش نامیرایی است که ایرانی را، همواره، در گزینش داد از بی داد، توانا و دانا ساخته است.
هم میهنانم،
چهاردهم امرداد ماه، به همان اندازه که یاد روز ثبت رای مردم است در دفترچۀ زمان، به همان اندازه نیز یادگار سیلی سردی است که بر صورت ستمگران نواخته می شود، اگر سر در برابر یگانه فرمانروای به حق، یعنی مردم، فرو نیاورند.
ایرانیان،
نیاکان نیک اندیش ما، اساس اخلاق و سیاست این مرز و بوم را بر دو اصل مِهر و داد بنیاد نهادند، و اینگونه بود که چرخ تاریخ در ایران ما، به نیروی مِهر و داد آغاز به جنبیدن نمود. بی گمان باشیم که امروز نیز، نیکبختی همگانی ما، در پیروی از چنین اصول جهان شمولی است که بارها، صدق و اعتبار خود را به اثبات رسانده اند.
ایران، از آن ماست، و به نیک ورزی و همدلی، بازاش خواهیم ستاند.
این روز خجسته را به یکایک شما شادباش می گویم
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
۱ نظر:
سلام
بیشتر از سی سال پیش خونهای ملت ما درخت استقلال ، ازادی ، جمهوری اسلامی را میوه دا ر کرد ولی متاسفانه رهبران ما غصهٔ پول چینی ها و معاملات با اینها را میخورند و یا اینکه غصهٔ. این فلسطینیها و یا بدتر از همه حزب الهی ها را میخورند . هرکس ریش داره با یک اسلحه ادعای اسلامی بودن میکنه . من هزار با ر برای جمهوری اسلامی حقیقی جان میدهم ولی حاضر نیستم یک قطره خون برای این اسلام خراب کنها بدهم . امیدوارم این رهبران ما در روز سال گرد انقلاب فریاد االله و اکبر های مردم را دلیل بر اغتشاشگری تعبیر نکنند همین الله و اکبر های مردم بود که رهبران ما را بر کار گزا شت . بنده سی سال پیش در مدرسهٔ طلاب قم درس خواندم و دو سال و نیم زندان شاه بودم . الله و اکبر
ارسال یک نظر