۱۳۸۸ تیر ۱۷, چهارشنبه
خواهر بسيجي با تو سخن كوتاهي دارم
عكسهايت را ديدم ...ديدم كه خروشان و كلاه خود بسر و باتوم بدست مشغول رزمايش بودي
اما اي كاش بجاي دست گرفتن باتوم سركوب, بديدار كودكان خياباني و محله هاي فقير ميرفتي تا شايد بتوانستي
اندكي از بار سنگين روي دوش آنان را كاهش بدهي
سراغ تهيدستان و درماندگان و كارتون خوابهاي خياباني ميرفتي و كاسه اي آب و يا تكه نان و يا كمي غذا به آنان ميدادي و مطمئن ميشدي كه حداقل يك روز را بدون گرسنگي و با شادي (هرچند موقت) به پايان ميرساندند
به كوره هاي آجر پزي ميرفتي تا ببيني كه چگونه كودكان كاراز سن 2 سالگي با دستان كوچكشان در كنار پدر و مادر و خواهر و برادر به حمل آجرهاي سخت و محكم ميپردازند و تن به كار با ساعتهاي طولاني ميدهند
اكبر فقط 12 سال دارد ولي اكنون 8 سال است كه بكار در كوره آجر پزي مشغول است
ديدم كه با چشمان بسته با اسلحه به نقطه اي شليك ميكردي
اما ايكاش كه شاخه گل قرمزي را بدست ميگرفتي و بديدار منتظران و چشم به در دوختگان خانه سالمندان در كهريزك ميرفتي وبرايشان سوغات عشق ميبردي و با لبخندي مهربانانه دل هاشان را شاد مينمودي
ديدم كه انفجار و آتش را تجربه نمودي
اما ايكاش بجاي نابودي , بنا را بر سازندگي ميگذاشتي . تصوير اين مرد را نگاه كن! ديگر راه بجايي ندارد. از روي ناچاري در جلوي دادگستري با يادداشتي در دست نشسته و براي داشتن سقفي بر بالاي سر خانواده اش تقاضاي كمك ميكند ...اي كاش بجاي بمب و آتش و خون و خاكستر , در كنارش مي نشستي , با او همدردي ميكردي ..فقط با چند كلام اميدواركننده , شايد كه ياس را از ذهنش ميزدودي
ديدم كه نگاهي قهرآميزي داشتي
اما بايد بگويم كه قبل از قهر تو, بايد از قهر روزگار وسرنوشت ترسيد. كودكان ايران به مهر و لبخند و عشق نيازمندند...قهر تو برتر از قهر خدا نيست ! به عكسهاي اين نوگلان پژمرده نگاه كن
اينها كودكان ايران هستند كه در اثر فقر و نبود بهداشت به انواع بيماري مبتلا شده اند ....از تو ميخواهم قبل از اينكه ياد بگيري كه چگونه ميتوان كشت....بياموزي كه چگونه ميتوان زندگي داد
خواهربسيجي...اينها را گفتم تا شايد شرم کرده و در آینده و در مرتبه اي ديگر تو را در لباس امداد ببينم و نه در گردان سركوب
شايد..شايد
http://prinsali-prinsali.blogspot.com/
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر