همه راجع به روزها و شب هاي تهران مي نويسند، صحنه هاي خشونت و آدم هايي كه آنقدر باور ايراني بودنشان براي مردم سخت شده كه مي گويند اينها عربند و فارسي نمي دانند و ... كه همه از اين ناباوري عظيم ناشي مي شود كه چطور يك ايراني، ايراني ديگر را اينطور به قصد كشت مي زند و ككش هم نمي گزد. اين روزها خيابان ها پر است از انواع لباس ها، لباس هاي يك دست سياه و تا بن دندان مسلح كه آرم پليس دارند، لباس هاي فرم سپاه با گردانهاي اسم و رسم داري مثل عاشورا و مالك اشتر، نيروهاي انتظامي معمولي كه همه روزهاي ديگر هم در خيابان هستند و نيروهاي پليس راهنمايي و رانندگي كه ظاهرن بيكارترين پليس هاي اين روزها هستند. اما از همه غم انگيزتر و فاجعه بارتر نيروهايي هستند كه با لباس شخصي مثل تي شرت و شلوار جين و صندل و تنها با يك جليقه پلنگي تبديل به نيروي مسلح شده اند. آنها سپر، چماق و كاسكت دارند. چماقها از تكه چوب هاي تراشيده شده و كلفت تا لوله هاي فلزي و حتي زنجير تنوع دارد. لباس ها نه يك شكل است و حتي همگوني ديگري با هم ندارد. بسياري از اين نيروها صورت خود را هم پوشانده اند، اينها هم مي زنند، هم دستگير مي كنند و هم زير نظر مي گيرند. بعضا بازوبندهاي قرمزي با آرم يا حسين مظلوم دارند.در زدن ماهر نيستند و فقط با نوعي خشونت عريان حمله ور مي شوند. اما نكته اي كه ديروز در ميدان هفت تير توجه را جلب مي كرد تعداد بسيار زياد نوجوانان 14، 15 ساله دربين اين گروه است. نوجواناني با چماق و سپر و كاسكت. ديروز غروب تعداد زيادي از آنها خسته كنار پياده رو روي سكوها و پله هاي مغازه ها نشسته بودند، سر به سر هم مي گذاشتند و مي خنديدند و سانديس مي خوردند انگار كه عده اي نوجوان دبيرستاني را براي اردو آورده بودند هفت تير! منتها با چماق و سپر و كاسكت و با دادن اين اجازه كه براي تفريح و بازي مردمان را به باد كتك بگيرند.
ديدن اين صحنه، براي من بيشتر از آنكه خشم به همراه داشته باشد، رقت انگيز بود. مردم از كنارشان كه رد مي شدند با كينه و نفرت نگاهشان مي كردند. من اما فكر مي كردم براي چندصد نفر مردم گل و شمع به دست، اينقدر نيرو كم آمده كه علاوه بر سپاه و نيروي انتظامي و پليس ضدشورش بايد دست به دامن كودكان شد؟ اين كودكان و نوجواتان چماق به دست كه لابد از در دست داشتن چنين سلاحي و چنين قدرتي در آغاز دوره بلوغ بسيار خوشحال بودند ، سرنوشت بزرگساليشان چه مي شود؟ ستمي كه به نام دفاع از حكومت و انقلاب و نظام به اين كودكان مي شود بيش از آنكه دامن مردمان گل به دست را بگيرد دامن آينده همان نظام و انقلاب را خواهد گرفت. كه كودكي كه از آغاز بلوغ چماق به دست بگيرد در بزرگسالي به كمتر از تيربار راضي نخواهد شد و مردمي كه بتوانند كودكاني را چنين با نفرت نگاه كنند براي فرداي آنها گل در دست نخواهند داشت
با ارزوی بهروزی
علی
http://iranbbb.org/45231.htm
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر