همانگونه که مریدان و روزی خوران بارگاه او روزهای پیش وعده داده بودند، آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی در نماز جمعه تکلیف را روشن کرد. پرسش فقط این است که تکلیف چه کسی را؟
"نمایش قدرت" ی که بوق و بوقچیهای بارگاه آقای خامنه ای نفس زنان در آن می دمیدند، به بیعت اتوبوسی – سرویسی با یک "رهبر" روحیه باخته آماس کرد. دستگاه استبداد بضاعت خود را با "سکینه الهی" و توصیه به "مشوش نشدن" در ابتدا و از دست دادن کنترل اعصاب زیر فشار و گریه دسته جمعی در انتها به خوبی به نمایش گُذاشت.
میان پرده ی این ملودرام آشنا که بیشتر مستبدین قافیه باخته اندکی پیش از سرازیر شدن به چاه ویل سرنگونی آن را به تلخی تجربه کرده اند، غسل تعمید سیاسی - عبادی در لجنزار دشنام و افترا، رجزخوانی معمول علیه مردم معترض و انباشتن دهان تنگ از لُقمه های بزرگ تهدید تشکیل می داد.
مهمترین بخش سخنان سید علی خامنه ای را تاکید دوباره ی او بر "سالم بودن انتخابات" و رد درخواست تشکیل "کمیته تحقیق" می توان دانست. او با خودداری از پذیرش این راه حل میانه، به رقبا خاطرنشان کرد که به سوی برخورد مستقیم با آنها کورس برداشته است. آقای خامنه ای با ساده لوحی باور ناپذیری گمان راسخ دارد که می تواند به واسطه ترساندن و به تسلیم واداشتن "خودی" های ناراضی، خیزش مردُم را شکست دهد.
پرت افتادن "رهبر" از رویدادهایی که به شتاب شکل می گیرد و او را پشت سر میگذارد را از این جا می توان بهتر دریافت که از تریبونی که اندکی بعد اشکهای ناتوانی اش آن را خیس خواهد کرد، به مردم امر می کند به اعتراضات پایان دهند. او سپس اشتباه پیشین خود در مورد دستکاری نتیجه نمایش انتخابات را بار دیگر تکرار کرده و با کر و کور پنداشتن مردم ایران، خود را از مسوولیت جنایتهای بیشتری که علیه آنها مرتکب خواهد شد مبرا اعلام می کُند.
آیت الله خامنه ای در حالی که آشکارا در حال از دست دادن تعادُل خود است، روی خط رویارویی با مردم و کشاندن آخرین ذخایر خویش به میدان حرکت می کند. باز شدن دهان این مار زخمی در معرکه ی روز آدینه، جای خالی یک دندان کنده شده را به نمایش گذاشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر